در انقلاب عالم امكان براى شهادت سيد مظلومان عليه السلام است
و مضمون حديث« بُنِىَ الوجودُ على الاسمِ الاعظم ، فاِذا حُرِّكَ حُرِّكَ جميعُ العالمِ »مبرهن شد و رشته حيات امكان گسسته گشت و فرشتگان از عبادتشان بايستادند ، آفتاب بارخساره تيره چون زن داغدار گيسوى پريشان كرد ، و بر عذار ماه كلف پديدار گرديدو ستارگان در اقطار آسمان متفرق و پريشان شدند و براى كسوف آن نيّر اعظم روزجانسوز عاشورا را ليل مظلم پنداشتند ، وحشيان صحرا به اطراف زمين رميدند ، و مرغانهوا از آشيانها پريدند ، نوع بشر فرياد وافضيحتاه ! و واخجلتاه ! برآوردند و طايفه جنبساط سوگوارى گستردند ، پيغمبر در حظيره قدس اقامه تعزيت كرد و جبرئيل در سدرةالمنتهى لواى عزا افراشت ساره و آسيه ، مريم و خديجه فاطمه مرضيه را تسليه دادند ،خون دل زمين به جوشش آمد ، از ديدگان آسمان خون باريد ، رخساره عالم گلگون شد ،وخطّه خاك درياى خون ، هر گياه و درخت و هر كلوخ و سنگ سخت كه از بيت المقدسو مدينه نبويه صلي الله عليه و آله برداشتند خون تازه يافتند ، دامن شفق سرخ ، و چهره افق زرد شد ،زندگان در انتظار نفخ صور بودند و مردگان گمان قيامت يوم النشور نمودند ، ملكى عظيمالشأن در بحر اعظم بى پايان نداء« ألبِسوا اثوابَ الاَحْزَانِ »برآورد ، و ماهيان دريا را از اينمصيبت عظمى اخبار كردند ، جغد در ويرانه مأوى گرفت ، و پرستوك فاتحه ماتم خواند .حال بنگر از پيكر اين عالم اين همه خون چرا آمد و چگونه اين تن ناتوان گشت و از پادرآمد ؟ !پس مى گوئيم : هر وقت از مدد قوه غضبيّه خون بدن انسانيه به فوران و هيجان آيد آثارغضب كه علامت آن سرخى رخسار است پديدار شود.و همين قسم است قهر و غضب منتقم قهار هر وقت ظاهر شود به صورت و كسوه حمره