و « ذوّاد » در اين شعر مشتق از ذود به ذال است و آن به معنى طرد و به فارسى راندناست كما قال اللّه تعالى : «وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ اْمْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ »همانا حكايت دخترانحضرت شعيب عليه السلام است و گوسفندان ايشان .و بعضى اين عبارت را از زود گرفته اند ـ به زاء اخت الراء ـ و صواب وجه اول است،و « ذاده » نيز از ماده اول است ، و آن به معنى حمايت است ، و « روّاد » در مصرع ثانى ازشعر اول جمع رائد است چون زوّار و زائر .و روّادكسى است از قومى در بيابان جلو رود براى يافتن آب و جاى نيك و مواردىكه آب در آن است براى بينائى كه دارد .ملخص معنى آن است : ما بر حوض كوثريم جمعى را مى رانيم و جمعى را هدايتو حمايت كرده مى خوانيم پس هر آن كس فائز شود به جهت ما است و هر آن كس توشهآخرت خواهد از دوستى ما است ، پس مسرور كننده ما اهل بيت سرور دائم بيند و آن كس