روح و ریحان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روح و ریحان - جلد 2

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در بيان حكايت شيخ معمّر از ابناء هر زمان
به محضر عبدالملك

معروف است : يكى از معمّرين كه در زمان جاهليّت متولد شده و دويست و پنجاه سالاز عمرش گذشته بود و ادراك زمان عبدالملك بن مروان را نمود پسرى هم مانند خودشپير و خميده و ناتوان داشت در روز عيدى خواستند به محضر عبدالملك روند و براى دفعاحتياج خويش جايزه وصله گيرند چون به در قصرش رسيدند دربانان مزاحمت كردند .پس پسر آن شيخ معمّر هر نحوى بود وارد بر عبدالملكشد ، پس عبدالملك بر شكستگىو كثرت عمرش ترّحم كرده ، خواست او را در جوار خود بنشاند گفت : مرا پدرى است بردر ايستاده تعجب كرده امر به احضارش نمود اين پدر و پسر را در يمين و يسار خودجاى داد و از حال ايشان جويا شد ، و ايشان را به نحو نيكى پذيرائى نمود ، و از عَبادلهاربعه ـ يعنى : عبداللّه بن عبّاس و عبداللّه بن زبير و عبداللّه بن عمر و عبداللّه بن جعفر طيّار ـسؤال كرد و گفت : اين زمانهاى گذشته را چه قسم يافتى ؟ آن شيخ فرمود : به هر زمانىوارد شدم يافتم اهل آن زمان شكايت دارند از اطوار و ادوار وى .

نمى دانم اين مثل و نظير براى چه بوده است ؟ براى آن است كه بدانى وضع روزگار برتجدّد و حدوث است ، دوام و قوامى ندارد ، مى گذارد و مى گذرد ، و مى رود و نمى ماند ،آنچه باقى است خداست و دينش .

بلى كسانى كه مظاهر و مجالىِ اين دين بوده اند و با خداوند باقى اند ، همانا انبياءمكرّمين و حضرت خاتم النبيّين و ائمه طاهرين قدس سرهما اند كه در اعلى عليّين در جوارپروردگار خود روزى مى خورند و نمى ميرند .

/ 428