روح و ریحان جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
هفتم :مهجة القلب است و آن محل براى ظهور و انوار تجلى صفات الوهيه استبتمامه .پس اين طور سابعه اعظم اطوار و خاتم اسرار است ، هر آن كس رشته حيات را براىدوست عزيز خود گسست حيات دائمه باقيه يافت ، و براى بذل چند قطره خون سويداءمهجة القلب وى مطلع انوار آفتاب بقاء گرديد و احدى از انبياء و اولياء بدين مرتبه اعلىارتقاء نيافت مگر جناب خامس آل عباء عليه التحية والثناء .و از اين جهت نام خوشش تا دامن قيامت از زبانهاى اهل ولا جارى و گوياستو محافل و مجالس تعزيه دارى و سوگواريش برپا ، و هر دوستى كه نظر كردن به حمره افقو سرخى شفق را براى خود مذكِّرى صادق داند البته خونابه جگر و خون دل را از مردمكديده بر رخساره فشاند .و عجب مدار از آن كه زينب خاتون در خطبه كوفه فرمود :« أفَعَجِبْتُمْ ان مَطَرَت السماءدَماً وَلَعَذاب الآخِرَة أشدّ وأخزى ».پس از آن كه آسمان خون گريد براى آن شهيد غريب مظلوم سزاوار آن است دوستانو شيعيان ايشان از آسمان ديدگانشان نيز خون ببارند .و از بيان آن مخدره عليه السلام معلوم است كه از كربلا تا شهر كوفه باريدن خون را از آسمانديده بود و سائرين هم ديده بودند كه فرمود : عجبى نيست آسمان خون گريه كند .عجالةً معذرت مى خواهم از تطويل ما جَرى مِنَ القلم ، ليكن ميل و خواهش اهل منبرو دعاء و ذاكرين محافل بكاء دعا گوى ايشان را امر به اطاله لسان و اطابه بيان نمود .الحال مقتضى است احاديثى كه عامه و خاصه در خون گريه كردن آسمان و اهل آن نقلكرده اند بنويسد ، و نتيجه مفيده بردارد ؛ از آن كه جمعى را از تمكين و قبول اين آيه حقّهمدبر و منكر يافتم .