روح و ریحان جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
ثمره هر يك آن است مردم در آنها خدا ياد نمايند پس جناب سيد الشهداء عليه السلام دو شبانهروز ـ بنا بر قولى ده شبانه روز ـ بدن اطهرش بر خاك افتاده بود تا آن كه مرغ هاى هوا ازخون هاى مطهّر بال ها و پرهاى خودشان را آغشته نمايند و به اقطار زمين رشحات آنخون طاهر را برسانند تا بر حسب حكمت كامله الهيّه محل ورود هر رشحه و رشته اىمعبد و مسجدى شود ؛ تا كريمه «فِى بُيُوتٍ أَذِنَ اْللّه ُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اْسْمُهُ »صادق آيد ،و غرض از ريختن خون شريف آن سرور اقامه لواء توحيد و معرفت حضرت احديتاست ، و اين فقره اختصاص به بعضى بلاد ندارد بلكه به تمام مشارق و مغارب ارضيه آنخون مطهر رسيد .و در كتاب« بحار الأنوار »مرويست : « چون جناب امام حسين عليه السلام شهيد شد و برخاك افتاد و خونش بر زمين جارى شد مرغ سفيدى خود را به خون آن جناب آغشته كردو طيران نمود در آن هنگام مرغهاى چند ديد در سايه درخت ها و سايه ها نشسته اند و ياداز حَبّ و دانه از علف و آب مى نمايند پس بر ايشان بانگ زد كه : شما به ملاهى و ذكر دنياو مناهى مشغول شده ايدوالحسين عليه السلام مُلقىً فى الأرض و جُثَّتُه بلا رأسٍ ولا غسلٍ ولا كَفَنٍ قدسفت عليه السَّوافى و بدنُهُ مَرضُوضٌ »إلى آخر الخبر .« پس همه مرغ ها طيران كردند و صيحه زدند و گريستند و خودشان را به خون آنبزرگوار آغشته و رنگين نمودند ،و طارَ كلُّ واحدٍ منهم الى نَاحِيَته يُعلِمُ اَهْلَها مِن قَتلِ ابى عبد اللّه ِالحسين » عليه السلام .يعنى : هر يك به ناحيه اى رفتند تا اهل آن ناحيه را اعلام نمايند كه آن جناب عليه السلام شهيدشد .« از قضا و قدر الهيه مرغى قصد مدينه نبويّه صلي الله عليه و آله كرد ،و جاء يُرَفْرِفُ والدمُ يتقاطَرُ منأجنِحَتِه و دارَ حولَ قبرِ سيِّدنا رسولِ اللّه صلي الله عليه و آله : ألا قُتِلَ الحسين بِكَربلاء ! الا ذُبِحَ الحُسين بكربلاء !