روح و ریحان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روح و ریحان - جلد 2

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خَضْراءَ ، فهذا ما رأيت وقد اَنِفَ الأمرُ وقَرُبَ الرَّحيلُ فى هذه الدنيا لا شكَّ فى ذلك » .

ترجمه آخر حديث آن است : اى حسين ! تعجيل كن و تأخير نينداز ، اين ملكى است باوى شيشه سبزيست ، مى خواهد خونت را اخذ نمايد ، پس از آن چه ديده ام وقت رفتنو كوچ كردن است از دنيا و شكى در آن نيست .

حال بدانيم آن خون را پيغمبر صلي الله عليه و آله با ملائكه كجا بردند و براى چه نگاه داشتند .

آن چه از فقره زيارت معلوم است مى نويسد :« اشهد أنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِى الخُلد واقشعرَّت لَهُأظِلَّةُ العرشِ ».يعنى : شهادت مى دهم خون تو در خلد ساكن شد و از وى ما فوق عرش به لرزه درآمد .

و ظاهر اين نحو مى نمايد : مراد از « خلد » جنّت الخلد است ، و مراد از « عرش » فلكنهم و مراد از « اظلّه » آن چه در تلو و سايه عرش است .

اما جهت اينكه به بهشت بردند براى آن كه جنّات عاليه ثمانيه بأسرها به روايت عبداللّه بن مسعود به جهت آن بزرگوار خلق شد و شجرة الخلد كه در بهشت است به نام نامىحسين عليه السلام است ، و جزاء ريختن خون آن شريف همانا تمليك و سكون در آن است ، درفرداى قيامت با ضميمه شفاعت گناه كاران از امّت مرحومه و اصل اصيل و ركن انسان همدل اوست ، چون مهجة القلب حسّى بشرى آن جناب در بدو تكوّن وجودش از جنة الخلدگرفته شد ، چنانكه بدن شريفش به تربت كربلا ملحق شد خون دل اطهرش نيز به جنّةالخلد معاودت كرد .

پس بر اين بيان توان گفت : « ثار اللّه » و « دم اللّه » همان « مهجة اللّه » است ، و اگر گفتهشود تمام وجود سيّد الشهداء عليه السلام مهجة القلب حضرت ختمى مآب است تصديق بايدنمود ؛ از آن كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله روزى فرمود :« انى رأيتُ كَلْباً يَلِغُ فى دَمى »يعنى : « در

/ 428