حقيقت اولى در شرح معراج حضرت ختمى مآب صلي الله عليه و آله وسلم است
امّا حقيقت اولى :در شرح معراج است ، عرض مى كند : معراج حقّ است ، و آنچهمسلمان در معراج بايد اعتقاد كند آن است كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله به مفاد كريمه «سُبْحَانَاْلَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً »در ثلث آخر شب به جسد شريف ظاهرى خود سير فرمود و بهمسجد اقصى آمد و در زمان اندكى از آسمانها گذشت ، و هر كس منكر معراج جسمانىآن جناب شود منكر شده است نبوت آن بزرگوار را ويكى از ضروريّات مذهب را.و بدان « مِعراج » و « مِعْرَج » جمع آن « معارج » است و « معاريج » بر وزن مَفاتِحو مَفاتيح و آن شبيه نردبام است كه تعبير به دَرَجَه شده است چنانكه فرموده است :«وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ »و « عُرُوج » به كريمه «تَعْرُجُ اْلْمَلاَئِكَةُ وَاْلرُّوحُ »به معنى بلندشدن و از نشيب به فراز برآمدن است .و اين درجه عاليه و اين عروج خاص از براى احدى از اولاد آدم ميسّر نگرديد مگربراى حضرت خاتم الانبياء والمرسلين محمّد بن عبداللّه صلي الله عليه و آله .و آنچه از كتاب خدا غير از آيه « اسرى » و سوره مباركه « والنجم » دليل و شاهد استآيه مباركه «وَاْسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِن رُسُلِنَا »، و ايضاً آيه شريفه «فَسْأَلِ اْلَّذِينَيَقْرَءُونَ اْلْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ »، يعنى : اى محمد ! سؤال كن از كسانى كه پيش از تو بوده اندو ايشان را به رسالت فرستاده ام ، و معلوم است حضرت نبوى صلي الله عليه و آله در زمان پيغمبران نبودهاست تا سؤال كند از ايشان ، پس در آسمانها بر حسب اخبار صحيحه و ظواهر آيات كريمه