روح و ریحان جلد 2

فراموش كند ، آب آتش شود ، خاك به جنبش آيد ، ستارگان فرو ريزند ، ماه را از گردونبيفكنند ، آفتاب را از فلك جدا كنند تركيب جهان منقلب و نظام عالم خراب چون مردگاناز زمين برآيند فرشتگان از آسمان فرود آيند ، يعنى : نه در هوا فرشته ماند و نه در زمينمرده ، همگى در عرصه جمع شوند ، آن گاه حق تعالى فرمايد : اى زبانهاى گويا خاموش ،و اى اعضاء خاموش گويا شويد !

پس مسمار سكوت بر زبانها و مُهرقهر بر لبها نهاده شود ، بند عدل بر پاى و خاكمذلّت بر سر ريخته ، جواسيس قدرت آنچه ديده اند بنمايند ، و گماشتگان بارگاه عزّتآنچه دانند بگويند ، سجلاّت زلاّت را برخوانند ، و بضاعت بازرگانان راه آخرت را پيشآرند ، گناه كاران به مضمون «إِذِ اْلُمُـجْرِمُونَ نَاكِسُوا رُؤُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ »سر خجلت بهزير ، و اهل طاعت چشم اميدواريشان گشوده و مستجير ، و نداى «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍخَيْراً يَرَهُ * وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ »بلند ، و هر صغير و كبير از فزع آن روز مستمند .فما الناسُ بالناس الّذين عهدتُهُمولا الدّارُ بالدار التى كنتُ اعرفُ«وَعَنَتِ اْلْوُجُوهُ لِلْحَيِّ اْلْقَيُّومِ »آه ! آه ! از آن زمان كه خداوند سبحان بفرمايد :«وَاْمْتَازُوا اْلْيَوْمَ أَيُّهَا اْلْمُـجْرِمُونَ »يعنى : مؤمنين را از كافرين و مطيعين را از عاصين جدانمايند،و حكم محكم «فَرِيقٌ فِى اْلْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِى اْلسَّعِيرِ »را در حق ايشان جارىفرمايند .