عمده دليل موافقان برداشت عضو از مردگان به منظور پيوند به بيماران مسلمان و نجات جان آنان قاعده تزاحم است. تزاحم عبارت است از تعارض دو حكم شرعى جعل شده از سوى شارع مقدس با تحقق ملاك هر دو حكم در مقام امتثال و عمل با اين بيان كه غالباً هيچ مانعى از فعليت يافتن هر دو حكم وجود ندارد مگر عجز مكلف از امتثال هر دو حكم. تزاحم داراى اقسامى است; يكى از اين اقسام تزاحم بين مقدمه و ذى المقدمه است در مواردى كه فعل حرامى مقدمه عمل واجبى باشد يا عمل به امر واجبى مستلزم عمل حرامى باشد مانند موضوع مورد بحث. از يك سو مى بينيم مسلمان مؤمنى كه از نارسايى قلبى رنج مى برد در شرف مرگ است و نجات جان اين مسلمان بر ما واجب است و تنها راه نجات اين مسلمان برداشت قلب از بدن مرده مسلمان در دست رس است. از سوى ديگر نيز مى دانيم قطع اعضاى مردگان مسلمان مغاير با احترام مسلمان و در حكم مثله و حرام است. با مراجعه به مرجحات باب تزاحم اين نتيجه حاصل مى شود كه آن حكمى كه اهميتش بيش تر است بر حكم ديگر مقدم است و حفظ جان مسلمانان از اهمّ واجبات است و خداوند در قرآن مجيد در اهميت آن فرموده است:و من احياها فكانّما احيا الناس جميعاً;(45) هر كس يك انسان را زنده كند گويا همه انسان ها را زنده كرده است. لذا حضرت امام مى فرمايد: اگر حفظ حيات مسلمانى بر تشريح توقف داشته باشد و تشريح غيرمسلمان هم ممكن نباشد ظاهر جواز آن است.(46) بنابراين برداشت عضو از مردگان مسلمان به منظور نجات جان بيماران مسلمان زير چتر اهمّ و مهم مى رود و رعايت اهمّ به حكم عقل و اتفاق آراى فقها و اصوليين واجب است و طبق قاعده تزاحم حكم مهم يعنى حرمت شكافتن و قطع عضو مرده مسلمان از تنجّز و فعليت ساقط مى شود.فقهاى اهل سنت نيز براى جواز برداشت عضو از مردگان مسلمان با تعابير مختلفى به قاعده تزاحم تمسك