در سابقه نظم كتاب - خسرو و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خسرو و شیرین - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در سابقه نظم كتاب





  • و گر با تو دم ناساز گيريم
    توانى مهر يخ بر زر نهادن
    دلم چو ديد دولت را هم آواز
    و گر چون مقبلان دولت پرستى
    كه وقت يارى آمد ياريى كن
    ز من فربه تران كاين جنس گفتند
    به دولت داشتند انديشه را پاس
    سخنهائى ز رفعت تا ريا
    منم روى از جهان در گوشه كرده
    چو مارى بر سر گنجى نشسته
    چو زنبورى كه دارد خانه تنگ
    به فر شه كه روزى ريز شاخست
    چو خواهم مرغم از روزن درآيد
    از آن دولت كه باداعداش بر هيچ
    بسا كارا كه شد روشن تر از ماه گر از دنيا وجوهى نيست در دست
    گر از دنيا وجوهى نيست در دست



  • چو فردوسى زمزدت باز گيريم
    فقاعى را توانى سر گشادن
    ز دولت كرد بر دولت يكى ناز
    طمع را ميل در كش باز رستى
    درين خون خوردنم غمخواريى كن
    به بازوى ملوك اين لعل سفتند
    نشايد لعل سفتن جز به الماس
    به اسباب مهيا شد مهيا
    كفى پست جوين ره توشه كرده
    ز شب تا شب بگردى روزه بسته
    در آن خانه بود حلواى صد رنگ
    كرم گر تنگ شد روزى فراخست
    زمين بشكافد و ماهى برآيد
    به همت ياريى خواهم دگر هيچ
    به همت خاصه همت همت شاه قناعت را سعادت باد كان هست
    قناعت را سعادت باد كان هست


/ 380