ترتيب كردن كوشك براى شيرين - خسرو و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خسرو و شیرین - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترتيب كردن كوشك براى شيرين





  • بدان تا مردم آنجا كم شتابند
    بدين جادو شبيخونى عجب كن
    بساز آنجا چنان قصرى كه بايد
    پس آنگه از خزو ديبا و دينار
    چو بنا شاد گشت از گنج بردن
    طلب مي كرد جائى دور از انبوده
    بدست آورد جائى گرم و دلگير
    بده فرسنگ از كرمانشهان دور
    بدانجا رفت و آنجا كارگه ساخت
    كه داند هر كه آنجا اسب تازد
    چو از شب گشت مشگين روى آن عصر
    كنيزى چند با او نارسيده
    در آن زندانسراى تنگ مي بود غم خسرو رقيب خويش كرده
    غم خسرو رقيب خويش كرده



  • ز جادو جادوئيها در نيابند
    هوائى هر چه ناخوشتر طلب كن
    ز ما درخواست كن مزدى كه شايد
    وجوه خرج دادندش به خروار
    جهان پيماى شد در رنج بردن
    حوالى بر حوالى كوه بر كوه
    كز او طفلى شدى در هفته پير
    نه از كرمانشهان بل از جهان دور
    به دوزخ در چنان قصرى به پرداخت
    كه حورى را چنان دوزخ نسازد
    ز مشگو رفت شيرين سوى آن قصر
    خيانت كارى شهوت نديده
    چو گوهر شهربند سنگ مي بود در دل بر دو عالم پيش كرده
    در دل بر دو عالم پيش كرده


/ 380