رفتن شيرين به كوه بيستون و سقط شدن اسب وي
همان آهنگرى با خاره مي كرد شده بر كوه كوهى بر دل تنگ چو آهو سبزه اى بر كوه ديده
چو آهو سبزه اى بر كوه ديده
همان سنگى به آهن پاره مي كرد سرى بر سنگ مي زد بر سر سنگ ز شورستان به گورستان رميده
ز شورستان به گورستان رميده