غزل گفتن نكيسا از زبان شيرين - خسرو و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خسرو و شیرین - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل گفتن نكيسا از زبان شيرين





  • نه هم پشتى كه پشتم گرم دارد
    مل زد غرفه چون مي مرد بي رخت
    ز بى كامى دلم تنها نشين است
    چو برنايد مرا كامى كه بايد
    مگر تلخ آمد آن لب را وجودم
    مرا اين سوختن سورى عظيمست نخواهم كرد بر تو حكم رانى
    نخواهم كرد بر تو حكم رانى



  • نه بختى كز غريبان شرم دارد
    كه بايد مرده را نيز از جهان بخت
    بسازم گر ترا كام اينچنين است
    بسازم تا ترا كامى بر آيد
    كه وقت ساختن سوزد چو عودم
    كه سوز عاشقان سوزى سليمست گرم زين بهترك دارى تو دانى
    گرم زين بهترك دارى تو دانى


/ 380