به خشم رفتن خسرو از پيش شيرين و رفتن به روم و پيوند او با مريم
دوشه را در زفاف خسروانه حدي آن عروس و شاه فرخ همان لشگر كشيدن با نياطوس نگويم چون دگر گوينه اى گفت چو من نرخ كسان را بشكنم ساز
چو من نرخ كسان را بشكنم ساز
فراوان شرطها شد در ميانه كه اهل روم را چون داد پاسخ جناح آراستن چون پر طاوس كه من بيدارم ار پوينده اى خفت كسى نرخ مرا هم بشكند باز
كسى نرخ مرا هم بشكند باز