گريختن شيرين از نزد مهين بانو به مداين مگر دانسته بود از پيش ديدن در آب چشمه سار آن شكر ناب در آب چشمه سار آن شكر ناب كه مهمانى نوش خواهد رسيدن ز بهر ميهمان مي ساخت جلاب ز بهر ميهمان مي ساخت جلاب