ستايش اتابك اعظم شمس الدين ابوجعفر محمدبن ايلدگز - خسرو و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خسرو و شیرین - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ستايش اتابك اعظم شمس الدين ابوجعفر محمدبن ايلدگز





  • دو عالم را بدين يك جان سپرده است
    جهان زنده بدين صاحبقرانست
    جز اين يكسر ندارد شخص عالم
    كس از مادر بدين دولت نزاده است
    فكنده در عراق او باده در جام
    صليب زنگ را بر تارك روم
    سياه روم را كز ترك شد پيش
    شكارستان او ابخاز و دربند
    ز گنجه فتح خوزستان كه كرده است؟
    مميراد اين فروغ از روى اين ماه
    هر آن چيزى كه او را نيست مقصود
    هر آنكس كز جهان با او زند سر هر آن شخصى كه او را هست ازو رنج
    هر آن شخصى كه او را هست ازو رنج



  • چو جانش هست نتوان گفت مرده است
    درين شك نيست كو جان جهانست
    مبادا كز سرش موئى شود كم
    حبش تا چين بدين دولت گشاده است
    فتاده هيبتش در روم و در شام
    به دندان ظفر خائيده چون موم
    به هندى تيغ كرده هندوى خويش
    شبيخونش به خوارزم و سمرقند
    ز عمان تا به اصفاهان كه خورده است؟
    ميفتاد اين كلاه از فرق اين شاه
    به آتش سوخته گر هست خود عود
    در آب افتاد اگر خود هست شكر به زير خاك باد ار خود بود گنج
    به زير خاك باد ار خود بود گنج


/ 380