ناليدن شيرين در جدائى خسرو - خسرو و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خسرو و شیرین - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ناليدن شيرين در جدائى خسرو





  • دل بانو موافق شد درين كار
    كه صابر شو درين غم روزكى چند
    نبايد تيز دولت بود چون گل
    چو گوى افتادن و خيزان به بود كار
    نرويد هيچ تخمى تا نگندد
    مراد آن به كه دير آيد فرادست
    نبايد راه رو كو زود راند
    خرى كوشست من بر گيرد آسان
    نه بينى ابر كو تندى نمايد
    ببايد ساختن با سختى اكنون
    بسى در كار خسرو رنج ديدى
    اگر سودى نخوردى زو زيان نيست
    كنون وقت شكيبائيست مشتاب
    چو وقت آيد كه آب آيد فرا زير
    بد از نيك آنگهى آيد پديدت
    بسا ديبا كه يابى سرخ و زردش
    بسا در جا كه بينى كرد فرساى
    چو بانو زين سخن لختى فرو گفت
    وزين در نيز شاپور خردمند دلش را در صبورى بند كردند
    دلش را در صبورى بند كردند



  • نصيحت كرد و پندش داد بسيار
    نماند هيچ كس جاويد در يند
    كه آب تيز رو زود افكند پل
    كه هركس كه اوفتد خيزد دگر بار
    نه كارى بر گشايد تا نبندد
    كه هركس زود خور شد زود شد مست
    كه هر كو زود راند زود ماند
    ز شست و پنج من نبود هراسان
    بگريد سخت و آنگه بر گشايد
    كه داند كار فردا چون بود چون
    بسى خوارى و دشوارى كشيدى
    بود ناخورده يخنى باك از آن نيست
    كه بر بالا به دشوارى رود آب
    نماند دولتت در كارها دير
    كه قفل از كار بگشايد كليدت
    كبود و ازرق آيد در نوردش
    بود ياقوت يا پيروزه را جاى
    بت بي صبر شد با صابرى جفت
    بكار آورد با او نكته اى چند به ياد خسروش خسرند كردند
    به ياد خسروش خسرند كردند


/ 380