وخداوند دو مرد را مثال مي زند كه يكي از آن دو گنگ است كه بر هيچ چيز توانايي ندارد و سربار مولاي خويش است ، بگونه اي كه هر كجا او را مي فرستد، هيچ سودي با خود نمي آورد، آيا او با كسي كه به عدالت فرمان مي دهد و خود بر راه مستقيم مي رود برابر است .!?
پيام ها:
1- شما كه دو انسان (مولي و عبد) را يكسان نمي دانيد، چگونه خالق و مخلوق را مساوي مي دانيد. (هل يستوي )2- با سؤال ومثال ، وجدان را بيدار ومردم را به فكر واداريد. (ضرب اللّه مثلا... هل يستون )3- ريشه ي شرك مردم ، جهل است . (بل اكثرهم لايعلمون ) 4- آزادي يك نعمت الهي است (لايقدر علي شي ء ينفق منه سرّا و جهرا)5- رزق حسن زماني زيباست كه همراه با انفاق باشد. (رزقا حسنا فهو ينفق منه ) و زبان گويا زماني ارزش دارد كه همراه با امر به عدالت باشد. (من يأ مر بالعدل )6- انفاق سرّي از انفاق علني ، بهتر است . (كلمه ي ((سرّ)) قبل از ((جهر)) آمده است )7- زبان ، كليد روزي است . (ابكم لايقدر علي شي ء ، كل علي مولاه ... لايأ ت بخير)8- امر به معروف زماني اثر دارد كه آمر نيز در راه درست باشد. (يأ مر بالعدل و هو علي صراط مستقيم )9- افراد مالك نيز از خود چيزي ندارند ودر سايه رزق الهي به نوايي رسيده اند. (در آيه به جاي اينكه در برابر ((مملوك )) كلمه ي ((مالك )) قرار گيرد، ((رزقناه )) آمده است )