و اگر خداوند خواسته بود (همه شما را به طور اكراه و اجبار) يك امت (مؤمن و) متحد قرار داده بود، (تا ميان شما هيچ اختلافي نباشد، ولي اين اجبار و اكراه خلاف سنت و برنامه اوست و لذا) هر كه را بخواهد گمراه مي كند (و به حال خودش وامي گذارد) و هر كه را بخواهد (و استحقاق هدايت دارد) هدايت مي كند و قطعا شما از آنچه انجام مي داديد بازخواست خواهيد شد.
نکته ها
خداوند همه ي مردم را به طور فطري هدايت مي فرمايد، لكن مردم بر اساس اختيار و آزادي كه دارند دو گروه مي شوند; گروهي بر خلاف عقل و فطرت راه خلاف را انتخاب مي كنند و توبه نمي كنند، خداوند نيز آنان را به حال خود رها و گمراه مي كند، ولي گروهي همان راه فطرت و اطاعت را انتخاب مي كنند، وخداوند آنان را كمك و هدايت مي كند. بنابراين مراد از هدايت و گمراه كردن خداوند مرحله ي بعد از انتخاب انسان است . مثلا هدف معلم در روز اول تدريس آموزش دادن به همه شاگردان است لكن گروهي كه براي فهميدن تلاش مي كنند معلم وقت خصوصي نيز به آنان مي دهد، ولي شاگرد بازي گوش را به حال خود رها مي كند. راستي اگر هدايت و گمراه شدن انسان اختياري نبود، در پايان آيه خداوند نمي فرمود: شما بازخواست مي شويد! پس سؤال خداوند نشانه ي آزادي ماست . زيرا انسان مجبور مورد بازخواست قرار نمي گيرد.
پيام ها:
1- دست خداوند در اجبار مردم باز است ، لكن سنت و برنامه او آزاد گذاشتن مردم است . (و لو شاءالّله لجعلكم )2- انسان در انتخاب عقيده وراه آزاد است . (لتسئلن )2- سؤال و جواب در قيامت را جدّي بگيريم . (و لتسئلن ّ)3- سؤال و بازخواست از همه ي كارهاي انسان است . (عمّا كنتم )