الگوهای رفتاری امام علی(ع) و مسایل سیاسی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وليد بن عقبه سخن آغاز كرد و گفت:يا اميرالمؤمنين، ما بر چه اميد با تو بيعت كنيم، با كدام چشم بر تو بگرييم؟ پر و بال ما كندى و سينه ما را پُر از كينه كردى، پدر ما را تو در جنگ بدر كُشتى.اما سعيد بن عاص، پدر او را كه سرور بنى اميه بود، تو روز جنگ بدر او را كشتى.اما مروان بن حكم، پدر او را عثمان به مدينه آورد، تو راءى عثمان را در آن ضعيف شمردى و به خطا منسوب كردى، حال ما هر سه با تو اين است كه شرح داديم.چگونه با تو بيعت كنيم، اما به آن شرط با تو بيعت مى كنيم كه كُشندگان عثمان را بكُشى و اگر از ما سهوى يا خطايى سر زد، عفو كنى كه آدمى بى سهو و زلَّت نتواند بود و اگر اجازه مى خواهيم كه به نزد پسر عم خويش «يعنى، معاويه» به شام برويم. ما را اجازه دهى و ما را از رفتن به نزد او منع نكنى.اميرالمؤمنين على عليه السلام جواب داد:كينه شما بر من به حق نيست.آن كينه كه از من در دل گرفته ايد بايد از خداى سبحان در دل گيريد كه جهاد ما در راه خدا بود، حديث كُشتن كُشندگان عثمان، اگر امروز بتوانيم، كه امروز ايشان را مى كُشيم، و به فردا نياندازيم.اما ترسيدن شما از آنچه كه مى ترسيد، شما را ايمن مى گردانم.مروان گفت:اگر با تو بيعت نكنيم با ما چه كنى؟.