الگوهای رفتاری امام علی(ع) و مسایل سیاسی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وإ ذا غلبت الرَّعيَّةُ واليها، اءو اءجحف الوالي برعيَّته، اختلفت هُنالك الكلمةُ، وظهرت معالمُ الجور، وكثُر الاْ دْغالُ في الدِّين، وتُركتْ محاجُّ السُّنن، فعُمل بالْه وى، وعُطِّلت الاْ حْكامُ، وكثُرتْ عللُ النُّفُوس، فلاَ يُسْتَوْحَشُ لعَظيم حقٍّ عُطِّل، ولاَ لعَظيم بَاطلٍ فُعلَ! فَهُنَالكَ تَذلُّ الاَْبْرَارُ، وَتَعزُّ الاَْشْرَارُ، وَتَعْظُمُ تبعاتُ اللّه سُبحانهُ ع ند العباد.(و آنگاه كه مردم حق رهبرى را اداء كنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد، و راههاى دين پديدار، و نشانه هاى عدالت برقرار، و سنت پيامبر صلّى الله عليه وآله پايدار گردد، پس روزگار اصلاح شود، و مردم در تداوم حكومت اميدوار، و دشمن در آرزوهايش ماءيوس مى شود.اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيت ستم كند، وحدت كلمه از بين مى رود، نشانه هاى ستم آشكار، و نيرنگ بازى در دين فراوان مى گردد، و راه گسترده سنت پيامبر صلّى الله عليه وآله متروك، هواپرستى فراوان، احكام دين تعطيل، و بيماريهاى دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگى فراموش مى شود، يا باطل خطرناكى در جامعه رواج مى يابد، احساس نگرانى نمى كنند، پس در آن زمان نيكان خوار، و بدان قدرتمند مى شوند، و كيفر الهى بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود.)(40)حكومت الهى، يا حفظ شرايط فوق، مى تواند در قالب هاى گوناگونى تحقق يابد، البته چون حاكميت در پرتو قانون الهى است طبيعى است در شكل هايى قابليت تحقق دارد كه كرامت انسان ها حفظ شود و تعدى از قانون الهى صورت نگيرد.همانگونه كه متذكر شديم، حكومت الهى، استبدادى و يا توتاليتر نيست، زيرا در حكومت استبدادى ملاك قانون خواست حاكم است،اما حكومت اسلامى، حاكميت قانون الهى است،و حاكميت در حكومت الهى از آن خداوند است و همه افراد از جمله پيامبر صلّى الله عليه وآله و ائمه عليهم السلام و در عصر غيبت حاكمان اسلامى، تابع خداوند هستند.قرآن كريم در اين باره مى فرمايند:«و لو تقول علينا بعض الاقاويل، لاءخدنامنه باليمين ثم لقطعنا منه الوتين»(41)«اگر پيامبر صلّى الله عليه وآله چيزى بر ما مى بست (مى افزود) او را با قدرت تمام او را از ميان برمى داشتيم، سپس رگ گردن او را قطع مى كرديم.