الگوهای رفتاری امام علی(ع) و مسایل سیاسی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
طلحه، حق خود را به خليفه سوم، و زبير به على عليه السلام، و سعد وقاص به عبدالرحمن داد.حال عبدالرحمن با هركدام بيعت كند، او خليفه مسلمين است،با اعلام عمومى، همه مردم در مسجد مدينه گرد آمدند و عبدالرحمن شرائطى را طرح كرد.دست در دست على عليه السلام گذاشت و گفت:با تو بيعت مى كنم كه طبق دستور خدا و پيامبر صلّى الله عليه وآله و برنامه زندگى و حكومتى خليفه اول و خليفه دوم، حكومت كنى.حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام نپذيرفت، و فرمود:براءساس قرآن و اسلام و سنت پيامبر صلّى الله عليه وآله و اجتهاد شخصى خويش حكومت مى كنم.سپس عبدالرحمن دست در دست خليفه سوم گذاشت و شرائط را تكرار كرد.خليفه سوم پذيرفت و گفت:آرى، (گرچه به قولى كه داد، از همان آغاز خلافت عمل نكرد.)تا سه بار اين حركت ادامه يافت.بار سوم عبدالرحمن خطاب به على عليه السلام گفت:«اكنون كه دست من از دست تو خارج شود، خلافت هم از چنگ تو بيرون مى آيد.»امام على عليه السلام فرمود:«بيرون بيايد، من نمى توانم دروغ بگويم، يا وعده دروغ بدهم.»حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام به دروغ يك كلمه «آرى» نفرمود و سال هاى طولانى ديگر در انزوا نشست، يعنى در سياست توحيدى، هدف هرچند مقدس باشد، وسيله را توجيه نمى كند.(81)