الگوهای رفتاری امام علی(ع) و مسایل سیاسی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و قتل خليفه سوم را به امام على عليه السلام نسبت داد و گفت:شاميان از تو انتقام مى گيرند.اصحاب به خشم آمدند و خواستند او را ادب كنند، حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام با اشاره مانع شد.صلة بن زفر عبسى از جاى برخاست و فرياد بر سر او كشيد، كه در برابر اميرالمؤمنين عليه السلام چه مى گوئى.امام على عليه السلام فرمود: دست نگهداريد.حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام با او با نرمش و مهربانى برخورد كرد.حرف هاى او را گوش داد و او را تا آخر تحمل كرد.شايعات و تهمت هاى شاميان را از زبان او شنيد و مستدل و گويا پاسخ داد و مانع از تعرض ياران شد.آزادى بيان او را تاءمين كرد و تندى هاى او را با مهربانى پاسخ گفت.سرانجام مرد عبسى در برابر اخلاق امام على عليه السلام شرمنده شد،مدتى در فكر فرو رفت و شايعاتى كه پيرامون حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام شنيده بود را بررسى نمود و ديد كه واقعيت ندارد،مجذوب شد و برخاست و گفت:يا اميرالمؤمنين با شنيدن تهمت ها و شايعات فراوان عليه شما قلب من از دشمنى و كينه تو مالامال بود، اما امروز كه تو را ديدم، و اخلاق تو را مشاهده كردم، اكنون هيچ آفريده اى را مثل شما دوست نمى دارم،من در جمع ياران تو مى مانم و هرگز به شام برنمى گردم، تا روزى كه در ركاب تو شربت شهادت نوشم.وقتى اين خبر به معاويه رسيد، اندوه عظيمى او را فراگرفت، زيرا مرد عبسى اسرار نظامى معاويه را مى دانست.(91)