مُطَهِرّات (پاك كنندهها) - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

سید عبدالکریم موسوی اردبیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مُطَهِرّات (پاك كنندهها)

(مسأله 139) يازده چيز نجاست را پاك مىكند و آنها را «مُطَهِرّات» مىگويند:
اوّل: آب، دوم: زمين، سوم: آفتاب، چهارم: استحاله، پنجم: كم شدن دو سوم آب انگورى كه جوش آمده، ششم: انتقال هفتم: اسلام، هشتم: تبعيّت، نهم: برطرف شدن عين نجاست، دهم: اِستبراء حيوان نجاستخوار، يازدهم: غائب شدن مسلمان; و احكام آنها به تفصيل در مسائل آينده گفته مىشود.

1 - آب

(مسأله 140) آب با چهار شرط چيز نجس را پاك مىكند:
اوّل: مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرقِ بيد، چيز نجس را پاك نمىكند. دوم: پاك باشد. سوم: هنگام شستن چيز نجس آب مضاف نشود و بو يا رنگ يا مزه نجاست هم نگيرد. چهارم: بعد از آب كشيدن چيز نجس، عين نجاست در آن نباشد. پاك شدن چيز نجس با آب قليل، يعنى آب كمتر از كُر، شرطهاى ديگرى نيز دارد كه بعداً گفته مىشود.

(مسأله 141) ظرف نجس را با آب قليل بايد سه مرتبه شست. بلكه، در آب كُر و جارى نيز احتياط سه مرتبه شستن است، اگرچه يك مرتبه شستن در كُر و جارى كافى است، ولى براى تطهير ظرفى كه سگ از آن ظرف آب يا چيز روان ديگرى خورده، احتياط آن است كه مقدارى آب با خاك پاك مخلوط كنند ـ به نحوى كه از حد خاك خارج نشود ـ و ظرف را با آن خاكمال كنند و بعد در آب كُر يا جارى بنابر احتياط يا با آب قليل بنابر اقوى دو مرتبه بشويند; همچنين ظرفى را كه سگ ليسيده يا آب دهانش در آن

ريخته شده، بنابر احتياط واجب بايد ابتدا خاكمال كرد و سپس سه مرتبه با آب قليل و يا دو مرتبه با آب كر يا جارى شست.

(مسأله 142) اگر دهانه ظرفى كه سگ دهن زده تنگ باشد و نتوان آن را خاكمال كرد، بايد مقدارى آب با خاك مخلوط كنند ـ به نحوى كه از حد خاك خارج نشودـ و آن را داخل ظرف بريزند و ظرف را به شدت حركت دهند تا خاك به تمام اطراف آن برسد.

(مسأله 143) ظرفى را كه خوك از آن چيز روانى بخورد، بايد هفت مرتبه با آب قليل شست ولى در كُر و جارى يك مرتبه شستن كفايت مىكند و احتياط مستحب آن است كه خاكمال نيز شود و به احتياط واجب، ليسيدن خوك نيز مانند آب خوردن آن است.

(مسأله 144) اگر بخواهند ظرفى را كه با شراب نجس شده، با آب قليل يا كُر يا جارى آب بكشند، بايد سه مرتبه آن را بشويند و بهتر است هفت مرتبه شسته شود.

(مسأله 145) اگر كوزهاى را كه از گِل نجس ساخته شده و يا آب نجس در آن نفوذ كرده، در آب كُر يا جارى بگذارند، به هر جاى آن كه آب برسد پاك مىشود و اگر بخواهند باطن آن نيز پاك شود، بايد به قدرى در آب كُر يا جارى بماند كه آب به تمام آن فرو رود و نفوذ رطوبت كافى نيست.

(مسأله 146) ظرف نجس را به دو نوع مىتوان با آب قليل آب كشيد: يكى آن كه آن را سه مرتبه پركنند وخالى كنند، ديگر آن كه سه مرتبه قدرى آب در آن بريزند و در هر مرتبه آب را به گونهاى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس آن برسد و بعد بيرون بريزند.

(مسأله 147) اگر ظرف بزرگى، مثل پاتيل و خمره نجس شود، چنانچه بخواهند با آب قليل آن را پاك كنند بايد سه مرتبه آن را از آب پر و خالى كنند و يا سه مرتبه از بالا به گونهاى آب در آن بريزند كه تمام اطراف آن را بگيرد، و در هر مرتبه آبى را كه ته آن جمع مىشود بيرون آورند، و در روش دوم احتياط واجب آن است كه در مرتبه اوّل، ظرفى را كه با آن آبها را بيرون مىآورند آب بكشند. و به احتياط مستحب در دفعه دوم و سوم نيز آن را آب بكشند و اگر با آب كُر مىخواهند آن را آب بكشند يك بار كافى است.

(مسأله 148) اگر مِس نجس و مانند آن را ذوب كنند و وسيلهاى با آن بسازند و آن را آب بكشند، ظاهر آن پاك مىشود.

(مسأله 149) اگر در تنورى كه با ادرار نجس شده است دو مرتبه از بالا به گونهاى

آب بريزند كه تمام اطراف آن را فرا بگيرد پاك مىشود و در غير ادرار، اگر بعد از برطرف شدن نجاست، يك مرتبه به دستورى كه گفته شد آب در آن بريزند، كافى است. و بهتر است كه گودالى ته آن بكنند تا آبها در آن جمع شود و بعد آنها را بيرون بياورند و سپس آن گودال را با خاكِ پاك پر كنند.

(مسأله 150) اگر چيز نجسى را، بعد از برطرف كردن عين نجاست يك مرتبه در آب كُر يا جارى به گونهاى فرو برند كه آب به تمام جاهاى نجس آن برسد، پاك مىشود.

(مسأله 151) اگر بخواهند چيزى غير از ظروف را كه با ادرار نجس شده با آب قليل آب بكشند، بايد يك مرتبه آب روى آن بريزند و پس از آن كه آب از آن جدا شد و چيزى از ادرار در آن باقى نماند، يك مرتبه ديگر آب روى آن بريزند تا پاك شود، ولى در لبـاس و فرش و مانند آنها، بايد بعد از هر دفعه آن را فشار دهند تا غُساله آن بيرون آيد. (غُساله آبى است كه معمولاً در وقت شستن و بعد از آن، از چيزى كه شسته شده خود بخود يا به وسيله فشار خارج مىشود.)

(مسأله 152) اگر چيزى با ادرار بچّه شيرخوارى كه غذاخور نشده و احتياطاً شير خوك نيز نخورده نجس شود، چنانچه يك مرتبه به گونهاى روى آن آب بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد، پاك مىشود ولى احتياط مستحب آن است كه يك مرتبه ديگر نيز آب روى آن بريزند، و در لباس و فرش و مانند آنها بنابر احتياط فشار دادن لازم است.

(مسأله 153) اگر چيزى غير از ظروف با غير ادرار نجس شود، چنانچه بعد از برطرف كردن نجاست يك مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود، پاك مىگردد. و نيز اگر در مرتبه اوّل كه آب روى آن مىريزند، نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست نيز آب روى آن بيايد، پاك مىشود. ولى، در هر صورت، لباس و مانند آن را بايد فشار دهند تا غُساله آن بيرون آيد.

(مسأله 154) اگر حصير نجس را كه با نخ بافته شده در آب كُر يا جارى فرو برند، بعد از برطرف شدن عين نجاست پاك مىشود.

(مسأله 155) اگر ظاهر گندم، برنج، صابون و مانند آنها نجس شود، با فرو بردن در كُر و جارى پاك مىگردد ولى اگر باطن آنها نجس شود پاك نمىگردد.

(مسأله 156) اگر انسان شك كند كه آب نجس به باطن صابون رسيده يا نه، باطن آن

پاك است.

(مسأله 157) اگر ظاهر برنج، گوشت يا چيزى مانند آنها با ادرار نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفى بگذارند و دو مرتبه آب روى آن بريزند و خالى كنند، پاك مىشود و ظرف آن نيز پاك مىگردد و اگر با غير ادرار نجس شده باشد، يك مرتبه آب ريختن كفايت مىكند مگر اين كه خود ظرف نيز نجس شده باشد كه در اين صورت سه مرتبه شستن لازم است، ولى اگر بخواهند لباس و مانند آن را كه براى پاك شدن بايد فشار داده شود در ظرفى بگذارند و آب بكشند، بايد هر مرتبه كه آب روى آن مىريزند، آن را فشار دهند و ظرف را كج كنند تا غُسالهاى كه در آن جمع شده بيرون بريزد.

(مسأله 158) لباس نجسى را كه با نيل و مانند آن رنگ شده، اگر در آب كُر يا جارى فرو برند و آب پيش از آن كه به واسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد، آن لباس پاك مىشود. ولى،در صورتى كه هنگام فشار دادن، آب مضاف از آن بيرون آيد پاكنمىشود.

(مسأله 159) ماشينهاى لباسشويى در صورتى كه يقين پيدا شود آب لولهكشى شهر به لباسها متصل و بر همه آنها مسلط شده، پاك كنندهاند اگرچه غُساله آن به تدريج خارج گردد ولى شستن به وسيله ماشينهايى كه تماس آب به تمام لباس به تدريج و پس از قطع آب و به وسيله دَوَران انجام مىشود، حكم شستن با آب قليل را دارد و بايد بعد از برطرف شدن عين نجاست حداقل دو مرتبه شسته و آب غُساله آن خارج گردد.

(مسأله 160) اگر لباسى را در آب كُر يا جارى آب بكشند و بعد مثلاً لجن در آن ببينند، چنانچه احتمال ندهند كه آن لجن از رسيدن آب به لباس جلوگيرى كرده، آن لباس پاك است.

(مسأله 161) اگر بعد از آب كشيدن لباس و مانند آن خورده گِل يا اِشنان يا پودر و صابون لباسشويى در آن ديده شود، در صورتى كه بدانند كه خورده گِل يا اشنان يا پودر و صابون با آب شسته شده، پاك است ولى اگر آب نجس به باطن گِل يا اشنان رسيده باشد، ظاهر گِل و اشنان يا پودر و صابون پاك و باطن آنها نجس است.

(مسأله 162) هر چيز نجس تا عين نجاست را از آن برطرف نكنند پاك نمىشود. ولى، اگر بو يا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشكال ندارد. پس اگر خون را از لباس

برطرف كنند و لباس را آب بكشند و رنگ خون در آن بماند، پاك مىباشد. اما، چنانچه به واسطه بو يا رنگ يقين كنند يا احتمال دهند كه ذرّههاى نجاست در آن چيز باقى مانده، آن چيز نجس است.

(مسأله 163) اگر نجاست بدن را در آب كُر يا جارى برطرف كنند، بدن پاك مىشود و بيرون آمدن و دوباره در آب فرو رفتن لازم نيست.

(مسأله 164) اگر آب را در دهان بگردانند و آن را به تمام غذاى نجسى كه بين دندانها مانده برسانند، آن غذا پاك مىشود.

(مسأله 165) اگر موى سر و صورت زياد باشد و آن را با آب قليل آب بكشند، پاك مىشود و فشار دادن لازم نيست.

(مسأله 166) اگر جايى از بدن يا لباس را با آب قليل آب بكشند، اطراف آنجا كه متصل به آن است و معمولاً هنگام آب كشيدن آنجا نجس مىشود، چنانچه آبى كه براى پاك شدن محل نجس مىريزند به آن اطراف جارى شود، با پاك شدن جاى نجس آنجا نيز پاك مىشود. همچنين اگر چيز پاكى را كنار چيز نجس بگذارند و روى هر دو آب بريزند، هر دو پاك مىشوند. پس اگر براى آب كشيدن يك انگشت نجس، روى همه انگشتان آب بريزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاك شدن انگشت نجس، تمام انگشتان پاك مىشوند.

(مسأله 167) گوشت و دنبهاى كه نجس شدهاند و همچنين بدن يا لباسى كه چربىِ كمى دارند و آن چربى از رسيدن آب به آنها جلوگيرى نمىكند، مثل چيزهاى ديگر آب كشيده مىشوند.

(مسأله 168) اگر ظرف يا بدن نجس باشد و بعد به گونهاى چرب شود كه از رسيدن آب به آنها جلوگيرى كند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بكشند، بايد اوّل چربى را برطرف كنند تا آب به آنها برسد.

(مسأله 169) اگر چيز نجسى را كه عين نجاست در آن نيست يك مرتبه زير شيرى كه متصل به كُر است بشويند، پاك مىشود. و نيز اگر عين نجاست در آن باشد، چنانچه عين نجاست آن، زير شير يا به وسيله ديگر برطرف شود و آبى كه از آن چيز مىريزد، بو يا رنگ يا مزه نجاست به خود نگرفته باشد، با همان مقدار آب شير پاك مىگردد. اما، اگر

آبى كه از آن مىريزد، بو يا رنگ يا مزه نجاست گرفته باشد، بايد به قدرى آب از شير روى آن بريزند تا آبى كه از آن جدا مىشود، بو يا رنگ يا مزه نجاست نداشته باشد.

(مسأله 170) اگر چيزى را آب بكشد و يقين كند پاك شده و بعد شك كند كه عين نجاست را از آن برطرف كرده يا نه، بنابر احتياط واجب پاك نيست خواه هنگام آب كشيدن متوجه برطرف كردن عين نجاست بوده يا نبوده باشد.

(مسأله 171) زمينى كه آب روى آن جارى نمىشود، اگر نجس شود با آب قليل پاك نمىگردد. ولى، زمينى كه سطح آن از شن يا ريگ است ـ چون آبى كه روى آن مىريزند از آن جدا شده و در شن و ريگ فرو مىرود ـ با آب قليل پاك مىشود امّا زير ريگها نجس مىماند.

(مسأله 172) اگر زمين سنگ فرش و آجر فـرش و زمـين سـختى كه آب در آن فرونمىرود نجس شود، در صورتى با آب قليل پاك مىگردد كه به قدرى آب روى آن بريزند كه جارى شود. و چنانچه آبى كه روى آن ريختهاند از سوراخى بيرون رود، همه زمين پاك مىشود. و اگر بيرون نرود، جايى كه آبها جمع مىشوند نجس مىماند و براى پاك شدن آنجا، بايد گودالى بكنند كه آب در آن جمع شود و بعداً آب را بيرون بياورند و گودال را با خاك پاك پر كنند.

(مسأله 173) اگر ظاهر سنگ نمك و مانند آن نجس شود، با آب كمتر از كُر نيز پاكمىشود.

(مسأله 174) اگر از شكر آب شده نجس، قند بسازند و در آب كُر يا جارى بگذارند، پاك نمىشود.

2 - زمين

(مسأله 175) زمين با پنج شرط كف پا و تهِ كفش نجس را پاك مىكند:
اوّل: زمين پاك باشد. دوم: خشك باشد. سوم: اگر عين نجس مثل خون و ادرار يا متنجس مثل گِلى كه نجس شده در كف پا و زير كفش باشد، به واسطه راه رفتن يا ماليدن پا به زمين و يا عامل ديگرى برطرف شود. چهارم: زمين بايد خاك، سنگ، آجر فرش و مانند آنها باشد، و احتياطاً با راه رفتن روى فرش و حصير، كف پا و زير كفشِ نجس پاك

نمىشود ولى با راه رفتن روى سبزه پاك مىشود. پنجم: نجاست كف پا يا كفش از زمين به پا يا كفش سرايت كرده باشد هرچند با غير راه رفتن حاصل شده باشد.

(مسأله 176) كف پا و زير كفشِ نجس به واسطه راه رفتن روى آسفالت و روى زمينى كه با چوب فرش شده است، بنابر اقوى پاك مىشود.

(مسأله 177) براى پاك شدن كف پا و زير كفش، بهتر است پانزده قدم يا بيشتر راه بروند، اگرچه، با كمتر از پانزده قدم يا با ماليدن پا به زمين نيز نجاست برطرف شود.

(مسأله 178) لازم نيست كف پا و زير كفشِ نجس، تر باشد، بلكه اگر خشك نيز باشد با راه رفتن پاك مىشود.

(مسأله 179) هنگامى كه كف پا يا زير كفشِ نجس با راه رفتن پاك شد، مقدارى از اطراف آن نيز كه معمولاً با گِل آلوده مىشود، اگر زمين يا خاك به آن اطراف برسد، پاكمىگردد.

(مسأله 180) كسى كه با دست و زانو راه مىرود، اگر كف دست يا زانوى او نجس شود، به وسيله راه رفتن پاك مىشود و همچنين است زير عصا، زير پاى مصنوعى، نعل چهار پايان، چرخ اتومبيل، درشكه و مانند آنها.

(مسأله 181) اگر بعد از راه رفتن، ذرّههاى كوچكى از نجاست در كف پا يا زير كفش بماند، بايد آن ذرّهها نيز برطرف شود و دوباره راه برود. ولى، باقى بودن بو و رنگ اشكال ندارد.

(مسأله 182) داخل كفش و مقدارى از كف پا كه به زمين نمىرسد، به واسطه راه رفتن پاك نمىشود، و پاك شدن كف جوراب به واسطه راه رفتن محل اشكال است. ولى، اگر كف جوراب از پوست باشد، به وسيله راه رفتن پاك مىشود.

3 - آفتاب

(مسأله 183) آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهايى را كه مانند در و پنجره در ساختمان به كار برده مىشوند و همچنين ميخى را كه به ديوار كوبيدهاند، با شش شرط پاك مىكند:
اوّل: چيز نجس مرطوب باشد، پس اگر خشك باشد بايد به وسيلهاى آن را مرطوب

كنند تا آفتاب آن را خشك كند. دوم: اگر عين نجاست در آن چيز باشد، پيش از تابيدن آفتاب آن را برطرف كنند. سوم: چيزى از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند; پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند اينها بتابد و چيز نجس را خشك كند، آن چيز پاك نمىشود. ولى، اگر ابر و مانند آن به قدرى نازك باشد كه از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند، اشكال ندارد. و اگر از پشت شيشه يا به وسيله آينه بتابد، پاك شدن آن محل اشكال است. چهارم:آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشك كند; پس اگر چيز نجس به واسطه باد و آفتاب خشك شود، پاك نمىگردد. ولى، اگر باد به قدرى كم باشد كه نگويند به خشك شدن چيز نجس كمك كرده، اشكال ندارد. پنجم: آفتاب آن مقدار از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرورفته يك مرتبه خشك كند; پس اگر يك مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روى آن را خشك كند و مرتبه ديگر زير آن را خشك نمايد، فقط روى آن پاك مىشود و زير آن نجس مىماند. ششم: ما بين سطح زمين يا ساختمان كه آفتاب به آن مىتابد با داخل آن، هوا يا جسم پاك ديگرى فاصله نباشد. و گرنه قسمت داخل آن پاك نمىشود.

(مسأله 184) درخت و گياه به واسطه آفتاب پاك مىشود، ولى حصير نجس بنابر احتياط به واسطه آفتاب پاك نمىشود.

(مسأله 185) اگر آفتاب به زمين نجس بتابد سپس، انسان شك كند كه زمين هنگام تابيدن آفتاب مرطوب بوده يا نه، يا رطوبت آن به واسطه آفتاب خشك شده يا نه، و همچنين اگر شك كند كه پيش از تابش آفتاب، عين نجاست از آن برطرف شده يا نه، يا شك كند كه چيزى مانع تابش آفتاب بوده يا نه؟ آن زمين نجس است.

(مسأله 186) اگر آفتاب به يك طرف ديوار نجس بتابد، طرفى كه آفتاب به آن نتابيده پاك نمىشود، ولى اگر ديوار به قدرى نازك باشد كه به واسطه تابش آفتاب به يك طرف، طرف ديگر آن نيز خشك شود، پاك مىگردد.

/ 202