نماز مسافر - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

سید عبدالکریم موسوی اردبیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نماز مسافر

مسافر بايد در صورت وجود هشت شرط نماز ظهر و عصر و عشا را شكسته (يعنى دو ركعتى) بجا آورد و روزه او نيز صحيح نيست:
شرط اوّل: آن كه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد.

(مسأله 1296) كسى كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، اگر رفتن او كمتر از چهار فرسخ(1) نباشد و در همان روز و شب برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند; و اگر در همان روز وشب برنگردد، احتياطاً بايد هم شكسته و هم تمام بخواند; بنابر اين اگر مسير رفتن سه فرسخ و مسير برگشتن پنج فرسخ باشد، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1297) اگر سفر مختصرى از هشت فرسخ كمتر باشد يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند. و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، در صورتى كه تحقيق كردن براى او مشقّت داشته باشد، بايد نماز را تمام بخواند; و اگر مشقّت نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند، و اگر دو عادل بگويند يا بين مردم معروف باشد كه سفر او هشت فرسخ است، نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1298) اگر يك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و روزه بگيرد و قضاى آن را نيز بجا آورد. مگر اين كه از گفته او اطمينان پيدا كند در اين صورت نمازش را شكسته بخواند.

(مسأله 1299) اگر كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده، بايد آن نماز را چهار ركعتى بجا آورد، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

(مسأله 1300) كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شك دارد كه هشت فرسخ است يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده، اگرچه كمى از راه باقى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند. و اگر بعد از تمام خواندن نماز بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده، بنابر اقوى بايد نماز را دوباره شكسته اعاده نمايد و در صورتى كه وقت گذشته باشد، بايد بنابر احتياط واجب نماز را دوباره شكسته قضا نمايد.
[1 ـ چهار فرسخ شرعى در حدود 5/22 كيلومتر است.]

(مسأله 1301) اگر بين دو محلّى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد كند، اگرچه رفت و آمد او روى هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1302) اگر محلّى دو راه داشته باشد كه يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.

(مسأله 1303) مبدأ محاسبه هشت فرسخ آخرين ساختمانهاى شهر است و فرقى در اين جهت بين بلاد صغيره و كبيره (شهرهاى كوچك و بزرگ) نيست، مگر آن كه محلّههاى يك شهر بزرگ به گونهاى از يكديگر دور و جدا باشند كه عرفاً چند محل حساب شوند به گونهاى كه اگر شخصى از يك محلّه به محلّه ديگر برود، بگويند: مسافرت كرده است.
شرط دوم: آن كه از اوّل مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جايى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند به جايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اوّل قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطن خود يا به جايى كه مىخواهد ده روز در آنجا بماند برگردد در صورتى كه مجموع رفت و برگشت كنونى هشت فرسخ بشود، بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1304) كسى كه نمىداند سفرش چند فرسخ است، مثلاً براى پيدا كردن گمشدهاى مسافرت مىكند و نمىداند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند، ولى در برگشتن چنانچه تا وطن خود يا جايى كه مىخواهد ده روز در آنجا بماند هشت فرسخ يا بيشتر فاصله باشد، بايد نماز را شكسته بخواند; و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و برگردد، چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1305) مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس كسى كه از شهر بيرون مىرود و مثلاً قصد او اين است كه اگر

رفيق پيدا كند سفر هشت فرسخى برود، چنانچه اطمينان داشته باشد كه رفيق پيدا مىكند، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر اطمينان نداشته باشد، بايد تمام بخواند.

(مسأله 1306) كسى كه قصد هشت فرسخ دارد، اگرچه در هر روز مقدار كمى راه برود، وقتى به جايى برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشنود بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود كه نگويند مسافر است، بايد نماز خود را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1307) كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، مانند خدمتگزارى كه با كارفرماى خود مسافرت مىكند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر نداند بايد بپرسد; و اگر نتواند بپرسد، بايد نماز خود را تمام بخواند.

(مسأله 1308) كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود و سفر نمىكند، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1309) كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر شك داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود يا نه، بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر شك او از اين جهت باشد كه احتمال دهد مانعى براى سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد، بايد نماز خود را شكسته بخواند.
شرط سوم: آن كه در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردّد شود، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1310) اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردّد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1311) اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد كه برگردد، اگر همان روز برگردد بايد نماز را شكسته بخواند و اگر قصد داشته باشد چند روزى بماند و پيش از ده روز برگردد، بايد احتياطاً نماز را جمع بخواند.

(مسأله 1312) اگر براى رفتن به محلّى حركت كند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود، چنانچه از محلّ اوّلى كه حركت كرده تا جايى كه مىخواهد برود ـ به

طور مستقيم يا مجموع رفت و برگشت ـ هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1313) اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد مردّد شود كه بقيّه راه را برود يا نه و هنگامى كه مردّد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيّه راه را برود، بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1314) اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد مردّد شود كه بقيّه راه را برود يا نه و هنگامى كه مردّد است، مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ برود و برگردد، تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1315) اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد مردّد شود كه بقيّه راه را برود يا نه و هنگامى كه مردّد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيّه راه را برود، چنانچه بقيّه سفر او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ يا بيشتر باشد ولى بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند; ولى اگر راهى كه پيش از مردّد شدن و راهى كه بعد از آن مىرود روى هم هشت فرسخ باشند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
شرط چهارم: آن كه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند; پس كسى كه مىخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز در محلّى بماند، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1316) كسى كه نمىداند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود مىگذرد يا ده روز در محلى مىماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1317) كسى كه مىخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز در محلّى بماند و نيز كسى كه مردّد است كه از وطن خود بگذرد يا ده روز در محلّى بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند; ولى اگر بقيّه راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم: آن كه براى كار حرامى سفر نكند، پس اگر براى كار حرامى; مانند دزدى سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين اگر خود سفر حرام باشد، مثل آن كه سفر براى او ضرر داشته باشد يا زن بدون اجازه شوهر به سفرى برود كه بر او واجب

نباشد، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر مثل سفر حجّ واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند هرچند بدون اجازه شوهر رفته باشد.

(مسأله 1318) سفرى كه اسباب اذيّت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزهاش نيز صحيح است.

(مسأله 1319) كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام نيز سفر نمىكند، اگرچه در سفر معصيتى انجام دهد، مثلاً غيبت كند يا شراب بخورد، بايد نماز را شكستهبخواند.

(مسأله 1320) اگر مخصوصاً براى آن كه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد، نمازش تمام است; پس اگر كسى كه بدهكار است بتواند بدهى خود را بدهد و طلبكار مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از دادن قرض مسافرت نمايد، بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر مسافرت او مخصوصاً براى ترك واجب نباشد، ولى در مسافرت يكى از واجبات را ترك كند بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1321) اگر سفر او سفر حرام نباشد ولى حيوان سوارى يا مركب ديگرى كه سوار آن است غصبى باشد، نمازش شكسته است; ولى اگر در زمين غصبى مسافرت كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته وهم تمام بخواند.

(مسأله 1322) اگر كسى كه با ظالم مسافرت مىكند ناچار به مسافرت با او نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد، بايد نماز را تمام بخواند; و اگر ناچار باشد يا مثلاً براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.

(مسأله 1323) اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1324) اگر براى لهو و خوشگذرانى به شكار رود، نمازش تمام است; و چنانچه براى تهيّه معاش يا براى كسب و زياد كردن مال برود، نمازش شكسته است. و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند ولى نبايد روزه بگيرد.

(مسأله 1325) اگر كسى كه براى معصيت سفر كرده هنگامى كه از سفر برمىگردد توبه كرده باشد، بايد نماز را شكسته بخواند; و اگر توبه نكرده باشد و چيزى هم كه

بازگشت را از عنوان سفر معصيت خارج كند تحقق نيافته باشد، بايد تمام بخواند; و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1326) اگر كسى كه سفر او سفر معصيت است در بين راه از قصد معصيت برگردد، چنانچه بقيّه راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1327) اگر كسى كه براى معصيت سفر نكرده در بين راه قصد كند كه بقيّه راه را براى معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند ولى نمازهايى كه شكسته خوانده صحيحاند.
شرط ششم: آن كه از صحرانشينهايى نباشد كه در بيابانها گردش مىكنند و هر جا آب و خوراك براى خود و حيواناتشان پيدا شود مىمانند و بعد از چندى به جاى ديگر مىروند، چون صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.

(مسأله 1328) اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه براى حيوانات خود سفر كند، چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، احتياط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1329) اگر صحرانشين براى زيارت يا حجّ يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط هفتم: آن كه شغل او مسافرت نباشد، بنابر اين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها، اگرچه براى بردن اثاثيّه منزل خود مسافرت كنند، در غير سفر اوّل بايد نماز را تمام بخوانند، ولى در سفر اوّل اگرچه طول بكشد، نماز آنها شكسته است.

(مسأله 1330) بازرگانان و پيشهوران سيّار، فرماندهان نيروهاى نظامى و انتظامى يا معلّمانى كه محلّ كار آنها ثابت نيست، مأموران گشت مانند سيمبانان و راهبانان، مهمانداران هواپيما وقطار و كشتى و نيز كسانى كه محلّ كار آنها در چند شهر است و همواره در بين آن شهرها رفت و آمد مىكنند، بايد نماز خود را تمام خوانده و روزه بگيرند، بلكه نماز اشخاصى كه هر روز يا بيشتر روزها از منزل به محلّ كار خود سفر مىكنند، در صورتى كه اين امر موقّت نبوده و هميشگى باشد، تمام است; و همچنين كسانى كه دكّان و محلّ كار دارند ولى هر روز يا بيشتر روزها براى خريد و فروش جنس مغازه يا كارخانه خود سفر مىكنند، بايد نماز را تمام بخوانند.

(مسأله 1331) دانشجو يا هر شخص ديگرى كه معمولاً مجبور است در هر هفته چند روز به شهر ديگرى كه فاصله آن بيشتر يا به مقدار مسافت شرعى است براى درس يا تدريس يا كار ديگرى سفر كند، در حكم «دائم السفر» است و نماز او تمام و روزهاش صحيح مىباشد، ولى در سفر اوّل حكم مسافر را دارد.

(مسأله 1332) نماز چوپانهاى سيّار كه محلّ مخصوصى را براى چرانيدن گوسفندان انتخاب نكردهاند و در تمام سال يا بيشتر آن به دنبال گوسفندان در حركتند، تمام است.

(مسأله 1333) مهمانداران هواپيما، قطار يا كشتى كه نوعاً در مسافرتند و نيز ساير كسانى كه شغل آنان مسافرت است، چنانچه ده روز را در يك مكان بمانند و پس از آن دوباره مسافرت كنند، در سفر اوّلِ پس از ده روز بايد نماز خود را شكسته بخوانند ولى در بقيّه سفرها نماز آنان تمام است.

(مسأله 1334) كسى كه در هر هفته معمولاً چند روز در وطن خود مشغول به كار است و چند روز هم در خارج از شهر مشغول رانندگى است و حداقل به مقدار مسافت شرعى سفر مىكند، چنانچه رانندگى او موقّت نبوده و شغل او محسوب شود، نماز او تمام و روزه بر او واجب مىباشد.

(مسأله 1335) اگر رانندهاى كه در مسير معيّنى سفر مىكند اتّفاقاً مسير خود را براى كارش تغيير دهد ـ اگرچه يك مرتبه هم باشد ـ نمازش تمام است.


(مسأله 1336) اگر كسى كه شغل او مسافرت است براى كار ديگرى مثل زيارت يا حجّ مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند، ولى اگر مثلاً رانندهاى اتومبيل خود را براى زيارت كرايه بدهد و در ضمن خودش نيز زيارت كند، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1337) چنانچه شغل حملهدار ـ يعنى كسى كه براى رساندن حاجيها به مكّه مسافرت مىكند ـ مسافرت باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر شغل او مسافرت نباشد، بايد شكسته بخواند.

(مسأله 1338) كسى كه شغل او حملهدارى است و حاجيها را از راه دور به مكّه مىبرد چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1339) كسى كه درمقدارى از سال شغل او مسافرت است، مثل رانندهاى كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه مىدهد، بايد در سفرى كه شغل او مىباشد

نماز را تمام بخواند، و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1340) راننده و دورهگردى كه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مىكنند، چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخى بروند، بايد نماز را شكسته بخوانند.

(مسأله 1341) اگر كسى كه شغل او مسافرت است ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند، چه از اوّل قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند، بايد در سفر اوّلى كه بعد از ده روز مىرود، نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1342) اگر كسى كه شغل او مسافرت است در غير وطن خود ده روز بماند، بايد در سفر اوّلى كه بعد از ده روز مىرود نماز را احتياطاً هم شكسته و هم تمام بخواند، چه از اوّل قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه نداشته باشد.

(مسأله 1343) اگر كسى كه شغل او مسافرت است شك كند كه در وطن خود يا جاى ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1344) كسى كه در شهرها سياحت مىكند و براى خود وطنى اختيار نكرده، بايد نماز را تمام بخواند.

(مسأله 1345) كسى كه شغل او مسافرت نيست، اگر مثلاً در شهر يا در روستا جنسى داشته باشد كه براى حمل و نقل آن مسافرتهاى پىدرپى بكند، بايد نماز را شكستهبخواند.

(مسأله 1346) كسى كه از وطن خود صرف نظر كرده و مىخواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند، اگر شغل او مسافرت نباشد، بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند.
شرط هشتم: آن كه به حَدّ تَرَخُّص برسد، يعنى از وطن خود به قدرى دور شود كه در هواى صاف و بدون گرد و غبار ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آن را نشود، و لازم نيست به قدرى دور شود كه منارهها و گنبدها را نبيند يا ديوارها هيچ پيدا نباشند بلكه همين اندازه كه ديوارها كاملاً معلوم نباشند كافى است. دادن حكم حدّ ترخّص به غير از وطن، مثل جايى كه در آن قصد اقامت ده روزه كرده، محل اشكال است.

(مسأله 1347) اگر كسى كه به سفر مىرود به جايى برسد كه اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند يا ديوار را نبيند ولى صداى اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1348) مسافرى كه به وطن خود برمىگردد، وقتى ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند ولى مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلّى بماند، وقتى ديوار آنجا را ببيند و صداى اذان آنجا را بشنود، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد تا به منزل برسد يا نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1349) هرگاه شهر در مكان بلندى باشد كه از دور ديده شود يا به قدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود ديوار آن را نبيند، كسى كه از آن شهر مسافرت مىكند، وقتى به اندازهاى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود ديوارش از آنجا ديده نمىشد، بايد نماز خود را شكسته بخواند و نيز اگر پستى و بلندى خانهها بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظه معمول را بنمايد.

(مسأله 1350) اگر از محلّى مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد، وقتى به جايى برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمىشد، بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1351) اگر به قدرى از محل دور شود كه نداند صدايى كه مىشنود صداى اذان است يا صداى ديگرى، بايد نماز را شكسته بخواند; ولى اگر بفهمد اذان مىگويند و كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.

(مسأله 1352) اگر به قدرى از محل دور شود كه اذان خانهها را نشنود ولى اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلندى مىگويند بشنود، نبايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1353) اگر به جايى برسد كه اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلندى مىگويند نشنود ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مىگويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.

(مسأله 1354) اگر چشم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد، در محلّى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسّط ديوار خانهها را نبيند و گوش متوسّط صداى اذان معمولى را نشنود.

(مسأله 1355) اگر بخواهد در محلّى نماز بخواند كه شك دارد به حدّ ترخّص رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند و هنگام برگشتن اگر شك كند كه به حدّ ترخّص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند و چون در بعضى موارد اشكال پيدا مىكند، بايد يا در آنجا نماز

نخواند يا هم شكسته و هم تمام بخواند.

/ 202