نماز قضاى پدر و مادر
(مسأله 1428) اگر پدر و بنابر احتياط مادر، نماز و روزه خود را بجا نياورده باشند، چنانچه از روى نافرمانى ترك نكرده باشند و مىتوانستهاند قضا كنند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگ آنها قضاى نمازهايشان را بجا آورد يا براى آنها اجير بگيرد، بلكه اگر از روى نافرمانى نيز ترك كرده باشند، واجب است به همين نحو عمل كند; و نيز روزهاى را كه در سفر نگرفتهاند، اگرچه نمىتوانستهاند قضا كنند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد يا براى آنها اجير بگيرد.(مسأله 1429) اگر پسر بزرگتر شك داشته باشد كه پدر و مادر نماز و روزه قضا داشتهاند يا نه، چيزى بر او واجب نيست.
(مسأله 1430) اگر پسر بزرگتر بداند كه پدر يا مادر او نماز قضا داشتهاند و شك كند
كه بجا آوردهاند يا نه، بنابر احتياط واجب بايد آنها را قضا نمايد.
(مسأله 1431) اگر معلوم نباشد پسر بزرگتر كدام است، قضاى نماز و روزه پدر و مادر بر هيچكدام از پسرها واجب نيست; ولى احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه آنها را بين خود قسمت كنند يا براى انجام آنها قرعه بزنند.
(مسأله 1432) كسى كه قضاى نماز پدر يا مادر به عهده اوست، بنابر احتياط واجب نبايد انجام آن را به تأخير اندازد مگر آن كه اطمينان به زنده بودن و قدرت بر انجام آن داشته باشد.
(مسأله 1433) اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه براى نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آن كه اجير نماز و روزه او را به نحو صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست.
(مسأله 1434) اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر يا مادر را بخواند، بايد به تكليف خود عمل كند، مثلاً قضاى نماز صبح، مغرب و عشا را بايد بلند بخواند.
(مسأله 1435) كسى كه خودش نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر يا مادر هم بر او واجب شود، هر كدام را اوّل بجا آورد صحيح است.
(مسأله 1436) اگر پسر بزرگتر هنگام مرگ پدر يا مادر، نابالغ يا ديوانه باشد، هنگامى كه بالغ يا عاقل شود، بايد نماز و روزه پدر يا مادر را قضا نمايد. و چنانچه قبل از بالغ شدن يا عاقل شدن بميرد، بر پسر دوم چيزى واجب نيست.
(مسأله 1437) پسرى كه مكلّف نشده ولى خوب و بد را تشخيص مىدهد و نماز خود را به نحو صحيح مىخواند، مىتواند قضاى نماز پدر و مادر را بجا آورد.
(مسأله 1438) اگر پسر بزرگتر پيش از آن كه نماز و روزه پدر يا مادر را قضا كند بميرد، بر پسر دوم چيزى واجب نيست.