نفاس - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

سید عبدالکریم موسوی اردبیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نفاس

(مسأله 537) از وقتى كه اولين جزء بچّه از بدن مادر بيرون مىآيد، هر خونى كه زن مىبيند، اگر پيش از ده روز يا سرِ ده روز قطع شود، خون نفاس است و زن را در حال نفاس، «نُفَساء» مىگويند.

(مسأله 538) خونى كه زن پيش از بيرون آمدن اولين جزء بچّه مىبيند، نفاس نيست.

(مسأله 539) لازم نيست كه خلقت بچّه تمام باشد اما اگر خون بستهاى از رحم زن خارج شود و خود زن بداند يا چهار نفر قابله يا متخصص مورد وثوق بگويند كه اگر در رحم مىماند انسان مىشد، در صورتى خون نفاس است كه عرفاً زاييدن صدق كند وگرنه صدق حكم نفاس بر آن مشكل است.

(مسأله 540) ممكن است خون نفاس بيشتر از يك لحظه نيايد ولى بيشتر از ده روز نيز نمىشود.

(مسأله 541) هرگاه شك كند كه چيزى سقط شده يا نه، يا چيزى كه سقط شده اگر مىماند انسان مىشد يا نه، لازم نيست وارسى كند، و خونى كه از او خارج مىشود شرعاً خون نفاس نيست.

(مسأله 542) توقف در مسجد و رساندن جايى از بدن به خط قرآن و اعمال ديگرى كه بر حائض حرام است، بر نُفَساء نيز حرام است و آنچه بر حائض واجب و مستحب و مكروه است، بر نفساء نيز واجب و مستحب و مكروه مىباشد.

(مسأله 543) طلاق دادن زنى كه در حال نفاس مىباشد، باطل است و نزديكى كردن با او حرام مىباشد و اگر شوهر با او نزديكى كند، احتياط واجب آن است كه به دستورى كه در احكام حيض گفته شد كفاره بدهد.

(مسأله 544) وقتى زن از خون نفاس پاك شد، بايد غسل كند و عبادتهاى خود را بجا آورد و اگر دوباره خون ببيند، چنانچه مجموع روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده، ده روز يا كمتر از ده روز باشد، تمام آن نفاس است و اگر در روزهايى كه پاك بوده روزه گرفته باشد، بايد قضا نمايد.

(مسأله 545) اگر زن از خون نفاس پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون باشد، بايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و آن را بررسى نمايد، و اگر معلوم شود كه پاك شده، براى عبادتهاى خود غسل كند.

(مسأله 546) اگر خون نفاس زن از ده روز تجاوز كند، چنانچه در حيض عادت داشتهباشد، به اندازه روزهاى عادت او نفاس و بقيّه آن استحاضه است. و اگر عادت نداشته باشد، تا ده روز آن نفاس و بقيّه استحاضه مىباشد. و احتياط مستحب آن استكسى كه عادت دارد، از روز بعد از عادت و كسى كه عادت ندارد، بعد از روز دهم تا روز هيجدهم زايمان، اعمال استحاضه را بجا آورد و اعمالى را كه بر نفساء حرام است ترك كند.

(مسأله 547) زنى كه عادت حيض او كمتر از ده روز است، اگر بيشتر از روزهاى عادت خود خون نفاس ببيند، بايد به اندازه روزهاى عادت خود را نفاس قرار دهد و بعد از

آن تا روز دهم مىتواند عبادت را ترك نمايد يا كارهاى مستحاضه را انجام دهد ولى، ترك كردن عبادت به مدّت يك يا دو روز خيلى خوب است; پس اگر از ده روز بگذرد، روزهاى عادت او نفاس و بقيّه استحاضه است و اگر عبادت را ترك كرده، بايد آن را قضاكند.

(مسأله 548) زنى كه در حيض عادت دارد، اگر بعد از زايمان تا يك ماه يا بيشتر از يك مـاه پى در پى خون ببيند، به اندازه روزهاى عادت او نفاس است و ده روز از خونى كه بعد از نفاس مىبيند، اگرچه در روزهاى عادت ماهانهاش باشد، استحاضه است; مثلاً زنى كه عادت حيض او از بيستم هر ماه تا بيست و هفتم آن است، اگر روز دهم ماه زاييد و تا يك ماه يا بيشتر پى در پى خون ديد، تا روز هفدهم نفاس و از هفدهم تا ده روز ـحتىدر روزهاى عادت خود كه از بيستم تا بيست و هفتم است ـ استحاضه مىباشد و بعد از گذشتن ده روز، اگر خونى كه مىبيند در روزهاى عادت او باشد، خون حيض است، چه نشانههاى حيض را داشته باشد و چه نداشته باشد و اگر در روزهاى عادت او نباشد، اگرچه نشانههاى حيض را داشته باشد، بايد آن را استحاضه قرار دهد.

(مسأله 549) زنى كه در حيض عادت ندارد، اگر بعد از زايمان تا يك ماه يا بيشتر از آن خون ببيند، ده روز اوّل آن نفاس و ده روز دوم آن استحاضه است و خونى كه بعد از آن مىبيند، اگر نشانههاى حيض را داشته باشد، حيض و گرنه آن نيز استحاضه مىباشد.

غسل مسّ ميّت

(مسأله 550) اگر كسى بدن انسان مردهاى را كه سرد شده و او را غسل ندادهاند مسّ كند (يعنى جايى از بدن خود را به بدن او برساند)، بايد غسل «مسّ ميّت» نمايد، خواه در خواب مسّ كند يا در بيدارى، با اختيار باشد يا بى اختيار، حتى بنابر احتياط اگر باطن ميّت را نيز مسّ كرده باشد، بايد غسل كند بلكه بنابر احتياط واجب، مسّ بدن شهيد و همچنين بدن مردهاى كه او را به جاى غسل تيمّم دادهاند و يا هر سه غسل او با آب خالص بدون سِدر و كافور انجام شده است نيز همين حكم را دارد.

(مسأله 551) براى مسّ مردهاى كه تمام بدن او سرد نشده غسل واجب نيست، اگرچه جايى را كه سرد شده مسّ نمايد.

(مسأله 552) رساندن ناخن و استخوان به ناخن واستخوان ميّت، باعث واجب

شدن غسل است و همچنين اگر موى خود را به بدن ميّت يا بدن خود را به موى ميّت يا موى خود را به موى ميّت برساند، احتياطاً غسل واجب است.

(مسأله 553) براى مسّ بچه مرده، حتى بچّه سقط شدهاى كه چهار ماه او تمام شده، غسل مسّ ميّت واجب است بلكه، بهتر است براى مسّ بچّه سقط شدهاى كه از چهار ماه كمتر دارد نيز غسل كند، بنابر اين اگر بچّه چهار ماههاى مرده به دنيا بيايد، مادر او بنابر احتياط واجب بايد غسل مسّ ميّت كند بلكه، اگر از چهار ماه كمتر نيز داشته باشد، بهتر است مادر او غسل نمايد.

(مسأله 554) بچّهاى كه بعد از مردن مادر به دنيا مىآيد، وقتى بالغ شد واجب است غسل مسّ ميّت كند.

(مسأله 555) اگر انسان ميّتى را كه سه غسل او كاملاً تمام شده مسّ نمايد، غسل بر او واجب نمىشود ولى اگر پيش از آن كه غسل سوم او تمام شود جايى از بدن او را مسّ كند، اگرچه غسل سوم آنجا تمام شده باشد، بايد غسل مسّ ميّت نمايد.

(مسأله 556) اگر ديوانه يا بچه نابالغى ميّت را مسّ كنند، بعد از آن كه ديوانه، عاقل يا بچّه، بالغ شد بايد غسل مسّ ميّت نمايند.

(مسأله 557) اگر از بدن انسان زنده قسمتى كه داراى استخوان است جدا شود و پيش از آن كه قسمت جدا شده را غسل دهند انسان آن را مسّ نمايد، بايد غسل مسّ ميّت كند ولى اگر قسمتى كه جدا شده استخوان نداشته باشد، براى مسّ آن غسل واجب نيست. و اگر از بدن مردهاى كه او را غسل ندادهاند چيزى جدا شود كه در حال اتصال مسّ آن موجب غسل مىشد، بعد از انفصال نيز مسّ آن موجب غسل مىشود.

(مسأله 558) براى مسّ استخوان و دندانى كه از مرده جدا شده و آن را غسل ندادهاند، بايد غسل كرد. و همچنين براى مسّ استخوانى كه از زنده جدا شده و گوشت ندارد، احتياطاً بايد غسل كرد ولى براى دندانى كه از زنده جدا شده و گوشت ندارد غسل لازم نيست.

(مسأله 559) اگر كسى كه غسل مسّ ميّت كرده بخواهد نماز بخواند، احتياطاً بايد وضو نيز بگيرد، هر چند قبلاً وضو داشته باشد. حكم عباداتى كه صحت آنها منوط به وضو مىباشد نيز همين است.

(مسأله 560) اگر چند ميّت را مسّ كند يا يك ميّت را چند بار مسّ نمايد، يك غسل كافى است.

(مسأله 561) براى كسى كه بعد از مسّ ميّت غسل نكرده است، توقف در مسجد وجماع و خواندن سورههايى كه سجده واجب دارند، مانعى ندارد ولى براى نماز و مانند آن بايد غسل كند و وضو نيز بگيرد.

غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود

(مسأله 562) اگر كسى براى زيارت يا براى اعمالى كه غسل براى انجام آنها مستحب است نذر، عهد يا سوگند ياد كند كه غسلى را انجام دهد، در صورت رعايت احكام نذر، عهد و سوگند، غسل، بر او واجب مىشود.

/ 202