احكام وقت نماز - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

سید عبدالکریم موسوی اردبیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احكام وقت نماز

(مسأله 767) انسان هنگامى مىتواند مشغول نماز شود كه يقين يا اطمينان كند وقت آن فرا رسيده است يا دو مرد عادل و يا شخصى كه وقت شناس و مورد وثوق است از داخل شدن وقت خبر دهند.

(مسأله 768) شخص نابينا و زندانى و مانند آنها، بنابر احتياط واجب نبايد تا وقتى كه به فرارسيدن وقت يقين پيدا كنند، مشغول نماز شوند; ولى اگر انسان به واسطه عذرهاى عمومى چون ابر يا غبار و مانند آن كه براى همه مانع از يقين كردن است، نتواند در اوّل وقت نماز به فرا رسيدن وقت يقين پيدا كند، چنانچه گمان داشته باشد كه وقت فرارسيده، مىتواند مشغول نماز شود.

(مسأله 769) اگر از راههاى پيش گفته براى شخص ثابت شود كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت فرا نرسيده و يا بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده، نماز او باطل است; ولى اگر در بين يا بعد از نماز بفهمد
[1 ـ تقريباً يازده ساعت و يك ربع بعد از ظهر شرعى، آخر وقت نماز مغرب و عشا است.]

كه در بين نماز وقت داخل شده، نماز او صحيح است.

(مسأله 770) اگر انسان متوجه نباشد كه بايد پس از اطمينان به فرا رسيدن وقت مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت آن خوانده، نماز او صحيح است; و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت آن خوانده يا بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده است، نماز او باطل است.

(مسأله 771) اگر اطمينان كند وقت نماز فرا رسيده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه، نماز او باطل است; ولى اگر در بين نماز اطمينان داشته باشد كه وقت فرا رسيده و شك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه، نماز او صحيح است.

(مسأله 772) اگر وقت نماز به قدرى تنگ باشد كه به واسطه بجا آوردن بعضى از اعمال مستحب نماز، مقدارى از آن بعد از وقت خوانده شود، بايد آن اعمال مستحب را بجا نياورد; مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده شود، نبايد قنوت را بخواند.

(مسأله 773) كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند; ولى نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.

(مسأله 774) اگر كسى كه مسافر نيست تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد هر دو نماز ظهر و عصر را بخواند، و اگر كمتر وقت داشته باشد، بايد فقط نماز عصر را بخواند سپس نماز ظهر را قضا كند; و اگر تا نيمه شب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند، و اگر كمتر وقت داشته باشد، بايد فقط نماز عشا را بخواند و بعد نماز مغرب را بخواند و به احتياط واجب، نيّت ادا و قضا ننمايد.

(مسأله 775) اگر مسافر تا مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند; و اگر كمتر وقت داشته باشد، بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا كند. و اگر تا نيمه شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر كمتر وقت داشته باشد بايد فقط نماز عشا را بخواند و بعد نماز مغرب را بدون نيّت ادا و قضا بجا آورد. و چنانچه

بعد از خواندن نماز عشا، معلوم شود كه به مقدار يك ركعت يا بيشتر وقت به نيمه شب باقى مانده است، بايد فوراً نماز مغرب را به نيّت مافىالذّمّه بخواند.

(مسأله 776) مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و در باره آن سفارش بسيارى شده است; و هر چه به اوّل وقت نزديكتر باشد بهتر است، مگر آن كه تأخير آن از جهتى بهتر باشد، مثل اين كه صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند.

(مسأله 777) هرگاه انسان عذرى داشته باشد كه اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند، ناچار باشد با تيمّم نماز بخواند، چنانچه بداند كه عذر او تا آخر وقت باقى مىماند، مىتواند در اوّل وقت نماز بخواند; ولى اگر مثلاً لباس او نجس باشد يا عذر ديگرى داشته باشد و احتمال دهد كه عذر او از بين برود، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشود، در آخر وقت نماز بخواند; و لازم نيست به قدرى صبر كند كه فقط بتواند كارهاى واجب نماز را انجام دهد، بلكه اگر براى مستحبات نماز، مانند اذان، اقامه و قنوت نيز وقت داشته باشد، مىتواند تيمم كند و نماز را با آن مستحبات بجا آورد.

(مسأله 778) كسى كه مسائل نماز و شكيات و سهويات را نمىداند و احتمال مىدهد كه يكى از آنها در نماز پيش آيد، بايد براى ياد گرفتن آنها نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد; ولى اگر اطمينان داشته باشد كه نماز را به نحو صحيح تمام مىكند، مىتواند در اوّل وقت مشغول نماز شود; پس اگر در نماز مسالهاى كه حكم آن را نمىداند پيش نيايد، نماز او صحيح است; و اگر مسألهاى كه حكم آن را نمىداند پيشآيد، مىتواند به يكى از دو طرفى كه احتمال مىدهد عمل نمايد و نماز را تمام كند ولى، بعد از نماز بايد مسأله را بپرسد و اگر نماز او باطل بوده، دوباره آن را بخواند.

(مسأله 779) اگر وقت نماز وسعت داشته باشد و طلبكار نيز طلب خود را مطالبه كند، در صورتى كه ممكن باشد بايد اوّل قرض خود را بدهد و بعد نماز بخواند; و همچنين اگر كار واجب ديگرى كه بايد آن را فوراً بجا آورد پيش آيد ـ مثلاً ببيند مسجد نجس است ـ بايد اوّل آن كار را انجام دهد ـ مثلاً مسجد را تطهير كند ـ و بعد نماز بخواند و چنانچه اوّل نماز بخواند، معصيت كرده ولى، نماز او صحيح است.

/ 202