نماز قضا
(مسأله 1408) كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاى آن را بجا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه مستى نماز نخوانده باشد.(مسأله 1409) نمازهاى واجب شبانهروزى كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارند، همچنين نمازهاى واجبى كه از انسان در حال كفر يا جنون يا بىهوشى كه به اختيار خود نبوده ترك شده ـ در صورتى كه كفر يا جنون يا بىهوشى در همه وقت نماز بودهباشدـ قضا ندارند، ولى اگر در وقت نماز، مسلمان يا عاقل شود يا به هوش آيد و يا پاك گردد، بايد نماز خود را بجا آورد، هر چند تنها به مقدار يك ركعت از وقت باقى مانده باشد.
(مسأله 1410) اگر در اوّل وقت به مقدار خواندن نماز به حسب تكليف فعلى خود وقت داشته باشد و نماز را بجا نياورد و سپس يكى از عذرهايى كه گفته شد براى او پيش آيد، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.
(مسأله 1411) اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى كه خوانده باطل بوده، بايد قضاى آن را بخواند.
(مسأله 1412) كسى كه نماز قضا دارد، نبايد در خواندن آن كوتاهى كند ولى واجب نيست فوراً آن را بجا آورد.
(مسأله 1413) كسى كه نماز قضا دارد مىتواند نماز مستحبّى بخواند.
(مسأله 1414) اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايى دارد يا نمازهايى را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاى آن را بجا آورد.
(مسأله 1415) قضاى نمازهاى واجب شبانهروزى لازم نيست به ترتيب خوانده
شود، مثلاً كسى كه يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده، لازم نيست اوّل نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد.
(مسأله 1416) اگر بخواهد قضاى چند نماز غير از نمازهاى شبانهروزى مانند نماز آيات را بخواند يا مثلاً بخواهد قضاى يك نماز شبانهروزى و چند نماز غير آن را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
(مسأله 1417) اگر كسى نداند كدام يك از نمازهايى كه از او قضا شده مقدم بوده، لازم نيست به نحوى بخواند كه ترتيب حاصل شود بلكه مىتواند هر يك را مقدّم بدارد.
(مسأله 1418) اگر كسى كه نمازهايى از او قضا شده بداند كدام يك جلوتر قضا شده، احتياط مستحب آن است كه به ترتيب قضا كند و آنچه اوّل قضا شده را اوّل و دومى را بعد و به همين نحو بخواند.
(مسأله 1419) كسى كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمىداند، مثلاً نمىداند چهار نماز بوده يا پنج نماز، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است; و همچنين اگر شماره آنها را مىدانسته و فراموش كرده، اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت مىكند.
(مسأله 1420) كسى كه نماز قضايى از همين روز يا روزهاى پيش دارد، مىتواند قبل از خواندن نمازى كه قضا شده نماز ادايى را بخواند و لازم نيست نماز قضا را مقدم بدارد.
(مسأله 1421) كسى كه مىداند يك نماز چهار ركعتى نخوانده و نمىداند نماز ظهر است يا عصر يا عشا، اگر به نيّت قضاى نمازى كه نخوانده يك نماز چهار ركعتى بخواند، كافى است.
(مسأله 1422) اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا داشته باشد و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده باشد، حتّى در صورت داشتن وقت و دانستن ترتيب بين نمازهاى قضا نيز لازم نيست نمازهاى قضا را پيش از نماز ادا بخواند، ولى احتياط استحبابى آن است كه نمازهاى قضا، مخصوصاً نماز قضاى همان روز را پيش از نماز ادا بخواند.
(مسأله 1423) كسى كه نماز قضا به عهده دارد و نمىتواند نمازهاى خود را به طور كامل و با رعايت همه شرايط آن بخواند، بايد انجام نماز قضا را تا برطرف شدن عذر خود تأخير اندازد; ولى كسى كه مىداند عذرش تا آخر عمر برطرف نمىشود و
مىترسد ناگهان مرگ او برسد، مىتواند در حال عذر نمازهاى قضاى خود را بجا آورد و اگر بعد از آن، عذر او برطرف شد، بنابر احتياط آنها را اعاده نمايد.
(مسأله 1424) تا انسان زنده است، اگرچه از خواندن نمازهاى قضاى خود عاجز باشد، ديگرى نمىتواند نمازهاى او را قضا كند.
(مسأله 1425) نماز قضا را با جماعت مىشود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند، مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.
(مسأله 1426) كسى كه تا نصف شب خواب مانده و نماز عشاى او قضا شده، بنابر احتياط علاوه بر قضاى نماز، فرداى آن روز را نيز بايد روزه بگيرد ولى اگر روزه نگيرد، قضاى روزه بر او واجب نمىشود و در صورتى كه بيدار بوده و در اثر فراموشى يا به علّت ديگر نماز عشاى او قضا شده باشد، اين حكم جارى نمىشود و فقط قضاى نماز كفايت مىكند.
(مسأله 1427) مستحب است بچّه مميّز (يعنى بچّهاى كه خوب و بد را مىفهمد) را به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند، بلكه مستحب است او را با رعايت اعتدال و بدون اين كه باعث نفرت وى گردند به قضاى نمازها نيز وادار نمايند.