احكام چيزهايى كه نجس شدهاند
(مسأله 125) خوردن و آشاميدن چيز نجس، حرام است. و نيز خوراندن عين نجس به اطفال در صورتى كه ضرر داشته باشد حرام مىباشد. بلكه، اگر ضرر نيز نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد از آن خوددارى كنند، ولى غذاهايى را كه نجس شدهاند، در صورتى كه در دست خود طفل نجس شده باشند، مىتوان به طفل خوراند، مگر اين كه براى طفل ضرر داشته باشند، و اگر در دست خود او نجس نشده باشند بنابر احتياط نبايد به او بخورانند.(مسأله 126) فروختن و عاريه دادن چيز نجسى كه مىشود آن را آب كشيد اگرچه نجس بودن آن را به خريدار يا عاريه گيرنده نگويند، اشكال ندارد. ولى، چنانچه انسان بداند كه عاريه گيرنده يا خريدار، آن را در خوردن و آشاميدن استعمال مىكند، بايد نجس بودن آن را به او بگويد.
(مسأله 127) اگر انسان ببيند كسى چيز نجسى را مىخورد يا با لباس نجس نماز مىخواند، لازم نيست به او بگويد.
(مسأله 128) اگر جايى از خانه يا فرش كسى نجس باشد و ببيند بدن يا لباس يا چيز ديگر كسانى كه وارد خانه او مىشوند، با رطوبت به جاى نجس رسيده است، اگر به واسطه او نجس شده يا به دعوت او آمده باشند، بايد به آنان بگويد و در غير اين صورت لازم نيست به آنان بگويد.
(مسأله 129) اگر صاحب خانه در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، بايد به مهمانها بگويد. امّا، اگر يكى از مهمانها بفهمد، لازم نيست به ديگران خبر دهد. ولى،
چنانچه به گونهاى با آنان معاشرت داشته باشد كه بداند به واسطه نگفتن، خود او نيز نجس مىشود، بايد بعد از غذا به آنان بگويد.
(مسأله 130) اگر چيزى كه عاريه كرده نجس شود، چنانچه كه بداند كه صاحب آن چيز، آن را در خوردن و آشاميدن استعمال مىكند، واجب است به او بگويد و اگر نداند نيز بنابر احتياط واجب بايد به او بگويد.
(مسأله 131) بچه مميزى كه خوب و بد را مىفهمد و به سن تكليف نيز نزديك است، اگر بگويد چيزى را آب كشيدم، دوباره بايد آن را آب كشيد. ولى، اگر بگويد چيزى كه در دست اوست نجس است، احتياط آن است كه از آن اجتناب كنند.
(مسأله 132) نجس كردن خط و ورق قرآن و زمين، بنا و فرش مسجد، حرام است و اگر نجس شوند بايد فوراً آنها را پاك كنند. و نجس كردن حرم پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام)حرام است و اگر نجس شوند، چنانچه جزئى از مسجد باشند و يا بىاحترامى محسوب شود بايد فوراً تطهير شوند و بنابر احتياط اگر بىاحترامى نيز نباشد بايد فوراً پاك شوند.
(مسأله 133) اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتى كه بىاحترامى به قرآن باشد، بايد آن را آب بكشند.
(مسأله 134) گذاشتن قرآن روى عين نجس; مانند خون و مردار، اگرچه آن عين نجس خشك باشد، حرام است و برداشتن قرآن از روى آن واجب مىباشد.
(مسأله 135) نوشتن قرآن با مُركب نجس، اگرچه يك حرف آن باشد حرام است. و اگر نوشته شود، بايد آن را آب بكشند يا به واسطه تراشيدن و مانند آن، كارى كنند كه نوشته از بين برود.
(مسأله 136) احتياط واجب آن است كه از دادن قرآن به كافر خوددارى كنند و اگر قرآن در دست اوست، در صورت امكان از او بگيرند.
(مسأله 137) دادن قرآن به دست كفار و اهل كتاب به اميد هدايت آنان و به منظور مطالعه و بررسى ودرك آيات آن، در صورتى كه در معرض نجس شدن و هتك و اهانت نباشد و واقعاً بخواهند از آن استفاده كنند، مانعى ندارد.
(مسأله 138) اگر ورق قرآن يا چيزى كه احترام آن لازم است ـ مثل كاغذى كه اسم خدا يا پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا امام(عليه السلام) بر آن نوشته شده ـ در محل نجسى چون مستراح بيفتد،
بيرون آوردن و آب كشيدن آن، اگرچه خرج داشته باشد، واجب است، و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد، بايد به آن مستراح نروند تا يقين كنند آن ورق پوسيده است. و نيز اگر تربتى كه از قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا ائمه(عليهم السلام) است در مستراح بيفتد و بيرون آوردن آن ممكن نباشد، بايد تا وقتى كه يقين نكردهاند آن تربت به كلى از بين رفته، به آن مستراح نروند.