برگشتن سرمايه و ملكى داشته باشند. (مسأله 2167) اگر كسى توشه راه و وسيله سفر حجّ را نداشته باشد و ديگرى به او بگويد: «حجّ بجا بياور، من خرج تو و افراد تحت تكفّل تو را هنگامى كه در سفر حجّ هستى مىدهم»، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه خرج او را مىدهد حجّ بر او واجب مىشود. (مسأله 2168) اگر خرجى رفت و برگشت و خرجى افراد تحت تكفّل كسى را در مدّتى كه به مكّه مىرود و برمىگردد به او ببخشند و با او شرط كنند كه حجّ كند، اگرچه قرض داشته باشد و در هنگام برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد، بايد قبول نمايد و حجّ بر او واجب مىشود. (مسأله 2169) اگر مخارج رفت و برگشت و مخارج افراد تحت تكفّل كسى را در مدّتى كه به مكّه مىرود و برمىگردد به او بدهند و بگويند: «حجّ بجا بياور» ولى ملك او نكنند، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه از او پس نمىگيرند، حجّ بر او واجب مىشود. (مسأله 2170) اگر مقدارى مال كه براى حجّ كافى است به كسى بدهند و با او شرط كنند كه در راه مكّه خدمتگزارى كسى كه مال را داده بنمايد، حجّ بر او واجب نمىشود. (مسأله 2171) اگر مقدارى مال به كسى بدهند و حجّ بر او واجب شود، چنانچه حجّ نمايد ـ هر چند بعداً مالى از خود پيدا كند ـ ديگر حجّ بر او واجب نمىشود. (مسأله 2172) اگر براى تجارت، مثلاً تا جدّه برود و مالى به دست آورد كه اگر بخواهد از آن جا به مكّه رود توانايى داشته باشد، بايد حجّ كند و در صورتى كه حجّ نمايد ـ اگرچه بعداً مالى پيدا كند كه بتواند از وطن خود به مكّه رود ـ ديگر حجّ بر او واجب نيست. (مسأله 2173) اگر از طرف دولت براى حجّ در سالهاى آينده ثبت نام كنند و راهى براى حجّ جز اين طريق نباشد، كسانى كه هنگام ثبت نام استطاعت مالى دارند واجب است اسم خود را بنويسند، هرچند در همان سال قرعه به نامشان اصابت نكند; و اگر كوتاهى نمايند و ثبت نام نكنند حجّ بر آنان مستقر مىشود; بلكه اگر كسى فعلاً استطاعت مالى نداشته باشد، ولى بداند كه به زودى مستطيع مىشود و در آن وقت ديگر ثبت نام نمىكنند، اگر بتواند بايد اسم خود را بنويسد. (مسأله 2174) اگر كسى مستطيع شود و به مكّه نرود و فقير شود، بايد اگرچه با
زحمت هم باشد بعداً حجّ كند; و اگر به هيچ قسم نتواند حج برود، چنانچه كسى او را براى حجّ اجير كند، بايد به مكّه رود و حجّ كسى را كه براى او اجير شده بجا آورد و تا سال بعد در مكّه بماند و براى خود حجّ نمايد. ولى اگر ممكن باشد كه اجير شود و اجرت را به گونهاى نقد بگيرد و كسى كه او را اجير كرده راضى شود كه حجّ او را در سال بعد بجا آورد، بايد سال اوّل براى خود و سال بعد براى كسى كه اجير شده حجّ نمايد. (مسأله 2175) اگر در سال اولى كه مستطيع شده به مكّه رود و در وقت معيّنى كه دستور دادهاند ـ بدون اين كه سستى و تأخير كند ـ به عرفات و مشعرالحرام نرسد، چنانچه در سالهاى بعد مستطيع نباشد حجّ بر او واجب نيست. ولى اگر از سالهاى پيش مستطيع بوده و به مكّه نرفته، اگرچه با زحمت هم باشد، بايد حجّ به جا آورد. (مسأله 2176) اگر در سال اوّلى كه مستطيع شده حجّ نكند و بعد به واسطه پيرى يا بيمارى و ناتوانى نتواند حجّ نمايد و نااميد باشد از اين كه بعداً خود او حجّ كند، بايد ديگرى را از طرف خود به مكّه بفرستد; بلكه اگر در سال اوّلى كه به قدر رفتن حجّ مال پيدا كرده، به واسطه پيرى يا بيمارى يا ناتوانى نتواند حجّ كند، احتياط مستحب آن است كه كسى را از طرف خود بفرستد تا حجّ نمايد. (مسأله 2177) كسى كه از طرف ديگرى براى حجّ اجير شده، مىتواند طواف نساء را از طرف او بجا آورد، ولى احتياط آن است كه به نيّت ما فىالذّمة بجا آورد، و اگر بجا نياورد، زن بر آن اجير حرام مىشود. (مسأله 2178) اگر طواف نساء را صحيح بجا نياورد يا فراموش كند، چنانچه در بين راه يا بعد از مراجعت به وطن يادش بيايد، بايد در صورت امكان دوباره به مكّه برگردد و آن را انجام دهد و در صورت عدم تمكّن از بازگشت خود، يا داشتن مشقّت فوقالعاده، ديگرى را براى انجام آن نايب بگيرد تا زن بر او حلال شود.