معاملات باطل
(مسأله 2244) در چند مورد معامله باطل است:اوّل: خريد و فروش عين نجسى كه از آن منفعت حرام برده مىشود; مثل مشروبات الكلى، ولى خريد و فروش چيزهايى مثل ادرار و مدفوع جهت كُود كشاورزى، و سگ شكارى تعليم ديده، و خون انسان براى تزريق به بيمار كه منفعت حلال دارند، اشكال ندارد.
دوم: خريد و فروش مال غصبى، مگر آن كه صاحب آن، معامله را بپذيرد.
سوم: خريد و فروش چيزهايى كه ماليّت و ارزش عقلايى ندارند.
چهارم: معامله چيزى كه منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسيقى.
پنجم: معاملهاى كه در آن ربا باشد. و «غِشّ» در معامله ـ يعنى فروختن جنسى كه با چيز ديگرى مخلوط است، در صورتى كه آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد ـ حرام است مثل فروختن روغنى كه آن را با پِيه مخلوط كرده است. از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) منقول است كه فرمود: «از ما نيست كسى كه در معامله با مسلمانان غِشّ كند (و اين فرمايش را سه بار تكرار فرمودند) و هر كه با برادر مسلمان خود غشّ كند، خداوند
بركت روزى او را مىبرد و راه معاش او را مىبندد و او را به خودش و اگذار مىكند.»(1)
(مسأله 2245) فروختن چيز پاكى كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است، اشكال ندارد ولى اگر مشترى بخواهد آن چيز را بخورد، بايد فروشنده نجس بودن آن را به او بگويد.
(مسأله 2246) اگر چيز پاكى مانند روغن، كه آب كشيدن آن ممكن نيست نجس شود، چنانچه مثلاً روغن نجس را براى خوردن به خريدار بدهند، معامله باطل و عمل حرام است; و اگر براى كارى بخواهند كه شرط آن پاك بودن نيست، مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند، فروختن آن اشكال ندارد.
(مسأله 2247) دارويى مثل شراب كه عين آن نجس است در صورت ضرورت و انحصار، معامله آن اشكال ندارد.
(مسأله 2248) خريد و فروش روغن و داروهاى روان و عطرهايى كه از ممالك غيراسلامى مىآورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد، اشكال ندارد; و همچنين شربتى كه به عنوان دارو از كشورهاى غير اسلامى وارد مىشود ـ هرچند بعضى از اجزاى آن نجس باشد ـ اگر جايگزين نداشته باشد، معامله آن جايز و صحيح است. ولى روغنى را كه از مردار گرفته مىشود ـ چه از دست كافر يا از دست مسلمان گرفته شود ـ نجس و معامله آن باطل است. اما روغنى كه مشكوك باشد كه از مردار گرفته شده يا نه، و شك در ذبح آن باشد، چنانچه از دست مسلمان گرفته شود، پاك و معامله آن صحيح است، و اگر از دست كافر گرفته شود نجس و معامله آن باطل است; مگر آن كه بداند آن كافر از مسلمان خريده است.
(مسأله 2249) اگر روباه و مانند آن را به غير دستورى كه در شرع معيّن شده كشتهباشند يا خودش مرده باشد، خريد و فروش پوست آن حرام و معامله آن باطل است.
(مسأله 2250) خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى كه از ممالك غير اسلامى مىآورند يا از دست كافر گرفته مىشود باطل است، ولى اگر انسان بداند كه آنها از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده، خريد و فروش آنها اشكال ندارد.
[1 ـ وسائل الشيعة، باب 86 از ابواب «ما يكتسب به»، ج12،حديث 11، ص210.]
(مسأله 2251) خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى كه از دست مسلمان گرفته شود اشكال ندارد، ولى اگر انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته و تحقيق نكرده كه از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، خريدن آن حرام و معامله آن باطل است.
(مسأله 2252) اگر گوشت يا پوست و يا ساير اجزاى مردار به جز استفاده در مواردى كه پاك بودن در آن شرط است، منافع قابل توجّه ديگرى داشته باشند ـ مانند اين كه براى خوراك دام و طيور و يا تبديل آنها به كود و مانند آن توسط دستگاههاى جديد مورد بهرهبردارى قرار گيرند ـ ظاهراً خريد و فروش آنها به همين قصد اشكال ندارد.
(مسأله 2253) خريد و فروش خون براى انتفاع حلال جايز است; بنابراين خريد و فروش خون براى تزريق به بيمار اشكال ندارد، مگر اين كه گرفتن خون براى خون دهنده ضرر داشته باشد، خصوصاً اگر ضرر آن زياد باشد.
(مسأله 2254) وزن يا حجم خونى كه مورد خريد و فروش قرار مىگيرد، بايد معلوم باشد ولى در صورتى كه وزن و مقدار آن را ندانند مىتوانند مصالحه نمايند.
(مسأله 2255) انسان مىتواند بعضى از اعضاى خود را، مانند كليه، براى پيوند به شخص ديگرى بفروشد، به شرط آن كه براى خود او ضرر قابل توجّهى نداشته باشد.
(مسأله 2256) بنابر احتياط واجب خريد و فروش مست كنندهها و مواد مخدر حرام و معامله آنها باطل است.
(مسأله 2257) اگر قصد خريدار اين باشد كه پول جنس را ندهد، چنانچه قصد جدّى معامله را داشته باشد، معامله صحيح است ولى پول جنس را مديون است.
(مسأله 2258) اگر خريدار بخواهد پول جنس را بعداً از مال حرام بدهد ـ چه از اوّل قصد او اين باشد يا از اوّل قصد او اين نباشد ـ معامله صحيح است، ولى بايد مبلغى را كه بدهكار است از مال حلال بدهد.
(مسأله 2259) خريد و فروش چيزهاى بى ارزش مانند يك پرِ كاه، و نيز چيزهايى كه از نظر شرع مقدّس خريد و فروش آنها ممنوع شده، مانند ابزار لَهْو و لَعِبْ در صورتى كه از وسايل اختصاصى حرام باشد، حرام و باطل است.
(مسأله 2260) خريد و فروش آلات لهو، مثل تار و ساز حتّى سازهاى كوچك، در
صورتى كه از وسايل اختصاصى لهو باشد، حرام است، مگر اين كه اسباب بازى بچّهها باشد.
(مسأله 2261) خريد و فروش چيزهايى مانند: تلويزيون، ويدئو و دستگاه گيرنده ماهواره كه زمينه كاربرد حرام نيز دارند، چنانچه به انگيزه استفاده حرام باشد جايز نيست، ولى اگر به قصد استفاده حلال باشد اشكال ندارد.
(مسأله 2262) اگر چيزى را كه مىشود استفاده حلال از آن ببرند به قصد اين بفروشند كه آن را در حرام مصرف كنند، حرام و باطل بودن آن معامله معلوم نيست، مگر در انگور كه اگر به اين قصد بفروشند كه از آن شراب تهيّه نمايند، معامله آن حرام و باطل است.
(مسأله 2263) ساختن مجسّمه انسان و حيوانات در صورتى كه براى پرستش يا در معرض آن باشد جايز نيست; بلكه بنابر احتياط از ساختن آن در هر حال بايد اجتناب شود. ولى خريد و فروش مجسّمه و نيز كالايى كه روى آن چهره انسان يا حيوان كندهكارى يا نقاشى شده اشكال ندارد.
(مسأله 2264) خريد و فروش صابون يا چيزهاى ديگرى كه روى آن مجسّمه و نقاشى دارد اشكال ندارد.
(مسأله 2265) خريدن چيزى كه از راه قمار يا غصب و دزدى يا از راه معامله باطل تهيّه شده باطل و تصرّف در آن مال حرام است، و اگر كسى آن را بخرد بايد به صاحب اصلى آن برگرداند.
(مسأله 2266) اگر روغنى را كه با پيه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معيّن كند، مثلاً بگويد: «اين يك كيلو روغن را مىفروشم» مشترى مىتواند معامله را به هم بزند، ولى اگر آن را معيّن نكند، بلكه يك كيلو روغن بفروشد، و بعد روغنى را كه پيه دارد بدهد، مشترى مىتواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نمايد.
(مسأله 2267) اگر مقدارى از جنسى را كه با وزن يا پيمانه مىفروشند به زيادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً يك كيلو گندم را به يك كيلو و نيم گندم بفروشد، ربا و حرام است. و گناه يك درهم ربا بزرگتر از آن است كه انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا
كند.(1) بلكه اگر يكى از دو جنس سالم و ديگرى معيوب باشد يا جنس يكى خوب و جنس ديگرى بد باشد يا با يكديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقدارى كه مىدهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است; پس اگر مِس سالم را بدهد و بيشتر از آن مس شكسته بگيرد يا برنج صدرى را بدهد و بيشتر از آن برنج گِرده بگيرد يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد، ربا و حرام مىباشد.
(مسأله 2268) اگر چيزى را كه اضافه مىگيرد غير از جنسى باشد كه مىفروشد، مثلاً يك كيلو گندم را به يك كيلو گندم و يك ريال پول بفروشد باز هم ربا و حرام است; بلكه اگر چيزى زيادتر نگيرد، ولى شرط كند كه خريدار عملى براى او انجام دهد، ربا و حرام مىباشد.
(مسأله 2269) اگر كسى كه مقدار كمتر را مىدهد چيزى به آن اضافه كند، اگر مقدار كمتر در قيمت مساوى با مقدار بيشتر همجنس آن باشد و كسى كه مقدار كمتر را مىدهد براى خلاصى از فروش آن به زيادتر از همجنس چيزى به آن اضافه كند; مثلاً يك كيلو گندم مرغوب و يك دستمال را به يك كيلو و نيم گندم متوسّط بفروشد، اشكال ندارد; و همچنين است اگر به هر دو طرف چيزى زياد كنند، مثلاً يك كيلو گندم و يك دستمال را به يك كيلو و نيم گندم و يك دستمال بفروشد; ولى اگر چيز اضافه شده، براى فرار از ربا باشد، مثلاً بخواهد يك كيلو گندم خوب را به يك كيلو و نيم گندم خوبِ مثل آن، نسيه بفروشد و براى فرار از ربا، چيزى به يك كيلو گندم اضافه كند، جايز نيست.(مسأله 2270) اگر چيزى را كه مثل پارچه با متر و ذرع مىفروشند يا چيزى را كه مثل گردو و تخم مرغ با شماره معامله مىكنند، بفروشند و زيادتر بگيرند ـ مثلاً ده تا تخم مرغ بدهند و يازده تا بگيرند، يا يك متر پارچه را به يك متر و بيست سانتيمتر بفروشند ـ اشكال ندارد.
(مسأله 2271) جنسى را كه در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه مىفروشند و در بعضى از شهرها با شماره معامله مىكنند; اگر در شهرى كه آن را با وزن يا پيمانه
[1 ـ وسائل الشيعة، باب اوّل از ابواب «الربا»، ج12، حديث 1،ص423.]
مىفروشند زيادتر بگيرند ربا و حرام است، و در شهر ديگر ربا نيست.
(مسأله 2272) اگر چيزى كه مىفروشد و عوضى كه مىگيرد از يك جنس نباشند، زيادى گرفتن اشكال ندارد، پس اگر يك كيلو برنج بفروشد و دو كيلو گندم بگيرد، معامله صحيح است.
(مسأله 2273) اگر جنسى را كه مىفروشد و عوضى را كه مىگيرد از يك چيز عمل آمده باشند، بايد در معامله زيادى نگيرد، پس اگر يك كيلو ماست بفروشد و در عوض آن يك كيلو و نيم شير بگيرد، ربا و حرام است; و احتياط واجب آن است كه اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس معامله مىكند، زيادى نگيرد.
(مسأله 2274) جو و گندم در «ربا» يك جنس حساب مىشوند، پس اگر يك كيلو گندم بدهد و يك كيلو و پنج سير جو بگيرد، ربا و حرام است. و نيز اگر مثلاً ده كيلو جو بخرد كه سرِ خرمن ده كيلو گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدّتى گندم را مىدهد، مثل آن است كه زيادى گرفته و حرام مىباشد.
(مسأله 2275) ربا گرفتن از كافرى كه در كشور مسلمين زندگى مىكند اشكال ندارد، ولى معامله ربوى اشكال دارد; اما كافرى كه در پناه اسلام نيست ربا گرفتن از او و معامله ربوى با او بدون اشكال است. همچنين پدر و فرزند و زن دائمى و شوهر مىتوانند ازيكديگر ربا بگيرند.
(مسأله 2276) خريد و فروش پولهاى غير همجنس نظير معامله «ريال» در مقابل «دلار» يا «پوند» و يا غير آن، اگر با اضافه باشد و به قصد فرار از رباى قرضى نباشد اشكال ندارد.