توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

سید عبدالکریم موسوی اردبیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند

(مسأله 348) هفت چيز وضو را باطل مىكند:
اوّل و دوم: بيرون آمدن ادرار و مدفوع، سوم: خروج باد معده و روده از مخرج مدفوع، چهارم: خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود، و اگر چشم نبيند ولى گوش بشنود وضو باطل نمىشود، پنجم: بنابر احتياط واجب چيزهايى كه عقل را از بين مىبرند، مانند ديوانگى، مستى و بىهوشى، ششم: استحاضه زنان كه توضيح آن بعد گفته مىشود، هفتم: كارى كه براى آن بايد غسل كرد; مانند جنابت، حيض و نفاس.

احكام وضوى جبيره

چيزى كه با آن زخم، دمل، و يا عضو شكسته را مىبندند، و دارويى كه روى زخم و مانند آن مىگذارند، جبيره ناميده مىشود.

(مسأله 349) اگر در يكى از اعضاى وضو، زخم يا دمل يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز بوده و آب براى آن ضرر نداشته باشد، بايد به نحو معمول وضو گرفت.

(مسأله 350) در صورتى كه زخم، دمل يا شكستگى در صورت و دستها بوده و روى آن باز باشد و آب ريختن روى آن ضرر داشته باشد، اگر اطراف آن را بشويد كافى است. ولى، چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر نداشته باشد و محل هم نجس نباشد، بايد دست تر بر آن بكشد. و اگر اين مقدار نيز ضرر داشته يا زخم نجس باشد و نتوان آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را به گونهاى كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد و

بنابر احتياط مستحب پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد و تيمّم لازم نيست. ولى، اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، اطراف زخم را به گونهاى كه در وضو گفته شد از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط مستحب تيمّم نيز بنمايد.

(مسأله 351) اگر زخم يا دمل يا شكستگى در محل مسح يعنى در جلوى سر يا روى پاها بوده و روى آن باز باشد، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بنابر احتياط واجب بايد تيمّم كند هرچند مستحب است كه وضوى جبيرهاى نيز بگيرد بدين ترتيب كه پارچه پاكى روى آن بگذارد و با رطوبت آب وضو كه در دست مانده روى پارچه مسح كند.

(مسأله 352) اگر روى دمل، زخم يا شكستگى بسته باشد، چنانچه باز كردن آن ممكن بوده و زحمت و مشقّت نيز نداشته و آب نيز براى آن ضرر نداشته باشد، بايد روى آن را باز كند و وضو بگيرد،چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد وچه جلوى سر و روى پاها.

(مسأله 353) اگر نتوان روى زخم را باز كرد ولى زخم و چيزى كه روى آن گذاشتهشده پاك باشد و رساندن آب به زخم ممكن باشد و ضرر، زحمت و مشقّت نيز نداشته باشد، بايد آب را به روى زخم برساند. و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشتهشده نجس باشد، چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم بدون زحمت و مشقّت ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد و هنگام وضو آب را به زخم برساند.

(مسأله 354) اگر روى دمل، زخم يا شكستگى كه در دستها و صورت است، بسته باشد و ريختن آب روى آن ضرر داشته باشد، در صورتى كه روى جبيره پاك باشد يا اگر نجس است، بتوان آن را تطهير كرد، بايد اطراف جبيره را با مراعات شرايط كه در وضو گذشت بشويد و با دست تر روى جبيره مسح كند و لازم نيست جبيره را باز نمايد و بر روى زخم يا دمل يا شكستگى دست تر بكشد هرچند مشقّت نيز نداشته باشد، و اگر جبيره نجس باشد يا نتوان دست تر روى آن كشيد ـ مثلاً دارويى باشد كه به دست مىچسبد ـ شستن اطراف جبيره كفايت مىكند اگر چه بهتر است كه تيمّم نيز بنمايد.

(مسأله 355) اگر زخم يا دمل يا شكستگى در محل مسح بوده و روى آن بسته باشد و نتواند آن را باز كند، بايد روى جبيره مسح كند.

(مسأله 356) اگر جبيره، تمام صورت يا تمام يكى از دستها را فراگرفته باشد، باز

احكام جبيره جارى و وضوى جبيرهاى كافى است، ولى اگر تمام يا اكثر اعضاى وضو را فراگرفته باشد، بنابر احتياط بايد علاوه بر وضوى جبيرهاى تيمّم نيز بنمايد ولى اگر وضوى جبيرهاى براى او مشقّت داشته باشد، تيمّم كفايت مىكند.

(مسأله 357) كسى كه در كف دست و انگشتان جبيره دارد و در هنگام وضو دست تر روى آن كشيده است، احتياط آن است كه با جبيره كف دست و همچنين با پشت دست كه جبيره ندارد، سر و پا را مسح كند.

(مسأله 358) اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز باشد، بايد در جايى كه باز است روى پا و در جايى كه جبيره است، روى جبيره را مسح كند.

(مسأله 359) اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد. و اگر جبيرهها در سر يا روى پاها باشند، بايد بين آنها را مسح كند و در جاهايى كه جبيره است، بايد به دستور جبيره عمل نمايد.

(مسأله 360) اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم و مانند آن را فرا گرفته و برداشتن آن ممكن نباشد، بايد به دستور جبيره عمل كند و بنابر احتياط واجب تيمّم نيز بنمايد. و اگر برداشتن مقدار زيادى جبيره ممكن باشد، بايد آن را بردارد، و اگر زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، اطراف آن را بشويد و اگر در سر يا روى پاها باشد، اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل كند.

(مسأله 361) اگر در جاى وضو زخم، جراحت و شكستگى نباشد ولى، به جهت ديگرى آب براى دست و صورت ضرر داشته باشد، بايد تيمّم كند و احتياط مستحب آن است كه وضوى جبيرهاى نيز بگيرد.

(مسأله 362) اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده باشد و نتواند آن را آب بكشد يا آب براى آن ضرر داشته باشد، در صورتى كه روى آن بسته باشد، بايد به دستور جبيره عمل كند و اگر باز باشد، شستن اطراف آن كافى است.

(مسأله 363) اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده باشد كه برداشتن آن ممكن نباشد يا به قدرى مشقّت داشته باشد كه نتوان تحمل كرد، اگر در عضو تيمّم نباشد، بايد تيمّم كند و اگر در عضو تيمّم باشد، بايد علاوه بر تيمّم وضو نيز بگيرد.

(مسأله 364) احكام غسل جبيرهاى مانند وضوى جبيرهاى است ولى انجام دادن آن به صورت ارتماسى احتياطاً جايز نيست.

(مسأله 365) كسى كه وظيفه او تيمّم است، اگر در بعضى از اعضاى تيمّم او زخم، دمل يا شكستگى وجود داشته باشد، بايد به دستور وضوى جبيرهاى، تيمّم جبيرهاى نمايد.

(مسأله 366) اگر انسان براى مرضى كه در چشم اوست روى چشم خود را ببندد، بايد تيمّم كند.

(مسأله 367) كسى كه نمىداند وظيفهاش تيمّم است يا وضوى جبيرهاى، بنابر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.

(مسأله 368) كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيرهاى نماز بخواند، مىتواند در اوّل وقت نماز بخواند، هرچند اميد داشته باشد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود، ولى در اين فرض اگر تا آخر وقت عذر وى برطرف شود، بهتر است وضو گرفته و يا غسل كند و نماز را اعاده نمايد.

(مسأله 369) اگر عذر صاحب جبيره برطرف شود، لازم نيست نمازى را كه با وضوى جبيرهاى خوانده اعاده كند هرچند وقت باقى باشد، و بعد از آن كه عذرش برطرف شد، براى نمازهاى بعد بايد وضو بگيرد. و همچنين اگر براى آن كه نمىدانسته تكليفش جبيره است يا تيمّم هر دو را انجام داده باشد، بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.

/ 202