4 - قرائت
(مسأله 998) در ركعت اوّل و دوم نمازهاى واجب شبانهروزى، انسان بايد نخست سوره حمد و بعد از آن يك سوره كامل بخواند.(مسأله 999) اگر وقت نماز تنگ باشد يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند، مثلاً بترسد كه اگر سوره را بخواند دزد يا درنده يا چيز ديگرى به او صدمه بزند، نبايد سوره را بخواند. و در حال بيمارى و همچنين اگر در كارى عجله داشته باشد مىتواند سوره را نخواند.
(مسأله 1000) اگر عمداً سوره را پيش از حمد بخواند، نماز او باطل است. و اگر سهواً سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن به خاطر آورد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد، سوره را از اوّل بخواند.
(مسأله 1001) اگر حمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند و بعد از رسيدن به ركوع بفهمد، نماز او صحيح است.
(مسأله 1002) اگر پيش از آن كه براى ركوع خم شود بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده، بايد بخواند; و اگر بفهمد سوره را نخوانده، بايد فقط سوره را بخواند; ولى اگر
بفهمد حمد تنها را نخوانده، بايد اوّل حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند; و نيز اگر خم شود و پيش از آن كه به ركوع برسد، بفهمد حمد و سوره يا سوره تنها يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.
(مسأله 1003) اگر يكى از چهار سورهاى را كه آيه سجده دارد ـ يعنى سورههاى: سجده، فصّلت، نجم و علق ـ عمداً در نماز بخواند، نمازش باطل است.
(مسأله 1004) اگر سهواً مشغول خواندن سورهاى شود كه سجده واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آيه سجده بفهمد، بايد آن سوره را رها كند و سوره ديگرى بخواند و اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد، بايد در بين نماز با اشاره، سجده آن را بجا آورد و به همان سوره كه خوانده اكتفا نمايد.
(مسأله 1005) اگر در نماز آيه سجده را بشنود و با اشاره سجده كند، نماز او صحيح است و بايد بعد از نماز نيز سجده را به نحو متعارف بجا آورد.
(مسأله 1006) در نماز مستحبّى خواندن سوره لازم نيست، اگرچه آن نماز به واسطه نذر كردن واجب شده باشد; ولى در بعضى از نمازهاى مستحبّى مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصى دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد همان سوره را بخواند.
(مسأله 1007) در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اوّل بعد از حمد، سوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره منافقين را بخواند. و اگر مشغول يكى از آنها شود، بنابر احتياط واجب نمىتواند آن را رها كند و سوره ديگرى بخواند.
(مسأله 1008) اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره توحيد ـ «قل هو الله أحد» ـ يا سوره كافرون ـ «قل يا أيّها الكافرون» ـ شود، نمىتواند آن را رها كند و سوره ديگرى بخواند. ولى اگر در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه از روى فراموشى به جاى سوره جمعه يا منافقين يكى از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده مىتواند آن را رها كند و سوره «جمعه» يا «منافقين» را بخواند.
(مسأله 1009) اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره «قل هو الله أحد» يا سوره «قل يا أيّها الكافرون» را بخواند، اگرچه به نصف نرسيده باشد، بنابر احتياط
واجب نمىتواند رها كند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.
(مسأله 1010) اگر در نماز، غير از سوره «قل هو الله أحد» و «قل يا أيّها الكافرون» سوره ديگرى بخواند، تا به نصف نرسيده مىتواند آن را رها كند و سوره ديگرى بخواند.
(مسأله 1011) دو سوره «فيل» و «قريش» و نيز دو سوره «الضحّى» و «انشراح» با هم در نماز يك سوره محسوب مىشوند و بايد با همان ترتيبى كه در قرآن آمده و با گفتن «بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» براى هر كدام خوانده شوند.
(مسأله 1012) هر سورهاى را كه نمازگزار بخواهد بخواند، بنابر احتياط واجب بايد «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» آن را به نيّت همان سوره بگويد، پس نمىتواند اوّل «بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحيمِ» را بگويد و بعد سوره را انتخاب نمايد و يا آن را به قصد سورهاى بگويد و سوره ديگرى را بخواند.
(مسأله 1013) اگر مقدارى از سوره را فراموش كند يا از روى ناچارى، مثلاً به واسطه تنگى وقت يا جهت ديگرى نتواند آن را تمام نمايد، مىتواند آن سوره را رها كند و سوره ديگرى را بخواند، اگرچه از نصف گذشته باشد يا سورهاى كه مىخوانده، «قل هو الله أحد» يا «قل يا أيّها الكافرون» باشد.
(مسأله 1014) بر مرد واجب است حمد و سوره نمازهاى صبح، مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نمازهاى ظهر و عصر را آهسته بخوانند.
(مسأله 1015) مرد بايد در نمازهاى صبح، مغرب و عشا مراقب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.
(مسأله 1016) ملاك در بلند و آهسته بودن صدا، تشخيص عرف و نيز داراى جوهره بودن آن است; بنابر اين اگر صدا به اندازهاى آهسته باشد كه تنها خود او بشنود و به نظر مردم بلند به حساب نيايد ـ هر چند جوهره داشته باشد ـ كافى نيست; و نيز اگـر صـداى او جوهـره نداشته باشد ـ اگرچه ديگران هم بشنوند ـ آهسته محسوب مىشود; و در جاهايى كه بايد بلند خوانده شود، كفايت نمىكند.
(مسأله 1017) زن مىتواند حمد و سوره نمازهاى صبح، مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند ولى، اگر نامحرم صداى او را بشنود، بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.
(مسأله 1018) اگر نمازگزار در جايى كه بايد نماز را بلند خواند، عمداً آهسته بخواند
يا در جايى كه بايد آهسته خواند، عمداً بلند بخواند، نماز او باطل است. ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد، صحيح است. و اگر در بين خواندن حمد و سوره نيز بفهمد كه اشتباه كرده، لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.
(مسأله 1019) اگر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صداى خود را بلند كند، مثل آن كه با فرياد بخواند، نماز او باطل است.
(مسأله 1020) انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و اگر كسى كه به هيچ صورت نمىتواند صحيح آن را ياد بگيرد، در خواندن حمد و سوره اشكال داشته باشد و خواندن با جماعت براى او مشقّت زياد نداشته باشد، به احتياط واجب بايد با جماعت بخواند، و در غير حمد و سوره، بايد به هر نحوى كه مىتواند بخواند.
(مسأله 1021) كسى كه حمد و سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمىداند و مىتواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت داشته باشد، بايد ياد بگيرد; و اگر وقت تنگ باشد، بنابر احتياط واجب در صورتى كه ممكن باشد، بايد نماز خود را به جماعت بخواند.
(مسأله 1022) احتياط واجب آن است كه براى ياد دادن واجبات نماز مزد نگيرند، ولى براى تعليم مستحبّات آن اشكال ندارد.
(مسأله 1023) اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند يا عمداً آن را نگويد يا به جاى يك حرف، حرف ديگرى بگويد، مثلاً به جاى حرف «ض» حرف «ظ» بگويد، يا جايى كه بايد بدون كسره و فتحه خوانده شود، كسره و فتحه بدهد يا تشديد را نگويد، نماز او باطل است.
(مسأله 1024) اگر انسان كلمهاى را صحيح بداند و در نماز به همان نحو بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده، لازم نيست دوباره نماز را بخواند و يا اگر وقت گذشته، آن را قضا نمايد.
(مسأله 1025) اگر كسره و فتحه كلمهاى را نداند، بايد ياد بگيرد، ولى اگر كلمهاى را كه وقف كردن آخر آن جايز است هميشه وقف كند، ياد گرفتن كسره و فتحه آن لازم نيست; و نيز اگر نداند مثلاً كلمهاى با «س» است يا با «ص»، بايد ياد بگيرد و چنانچه دو نوع يا بيشتر بخواند ـ مثل آن كه در «اِهْدِنا الصِّراطَ المُسْتَقيم»، مستقيم را يك مرتبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند ـ نماز او باطل است، مگر آن كه در كلمهاى هر دو نوع قرائت
شده باشد و به اميد رسيدن به واقع بخواند.
(مسأله 1026) اگر در كلمهاى «واو» باشد و حرف قبل از «واو» در آن كلمه ضمّه داشته باشد و حرف بعد از «واو» در آن كلمه «همزه» باشد ـ مثل كلمه «سُوْء» ـ بهتر است آن «واو» را مدّ بدهد، يعنى آن را بكشد; و همچنين اگر در كلمهاى «الف» باشد و حرف قبل از «الف» در آن كلمه فتحه داشته باشد و حرف بعد از «الف» در آن كلمه «همزه» باشد ـ مثل كلمه «جاءَ» ـ بهتر است «الف» آن را بكشد; و نيز اگر در كلمهاى «ياء» باشد و حرف پيش از «ياء» در آن كلمه كسره داشته باشد و حرف بعد از «ياء» در آن كلمه همزه باشد ـ مثل كلمه «جِىْءَ» ـ بهتر آن است «ياء» را با مدّ بخواند; و اگر بعد از اين «واو» و «الف» و «ياء»، به جاى «همزه» حرف ساكنى ـ يعنى حرفى كه كسره و فتحه و ضمه ندارد ـ باشد، باز هم بهتر آن است اين سه حرف را با مدّ بخواند، مثلاً در «ولاَ الضّالّين» كه بعد از «الف» حرف «لام» ساكن است، بهتر آن است كه «الف» را با مدّ بخواند.
(مسأله 1027) احتياط واجب آن است كه در نماز «وقف به حركت» و «وصل به سكون» ننمايد. و معنى وقف به حركت آن است كه فتحه، كسره يا ضمه آخر كلمهاى را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعد آن فاصله دهد، مثلاً بگويد: «اَلرَّحْمنِ الرَّحيمِ» و ميم «الرَّحْيمِ» را كسره بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد: «مالكِ يَوْمِ الدِّين». و معنى وصل به سكون آن است كه كسره، فتحه يا ضمه كلمهاى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند، مثل آن كه بگويد: «اَلرَّحْمنِ الرَّحيمْ» و ميم «الرحيم» را كسره ندهد و فوراً «مالِكِ يَوْمِ الدِّين» را بگويد.
(مسأله 1028) هرگاه شك كند كه آيه يا كلمهاى را درست گفته يا نه، اگر به خواندن چيزى كه بعد از آن است مشغول نشده باشد، بايد آن آيه يا كلمه را به نحو صحيح به قصد قربت مطلقه بگويد. و اگر به چيزى كه بعد از آن است مشغول شده باشد، چنانچه آن چيز ركن باشد، مثل آن كه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه، نبايد به شك خود اعتنا كند. و اگر ركن نباشد، مثلاً هنگام گفتن «اَللهُ الصَّمَد» شك كند كه «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد» را درست گفته يا نه، بنابر احتياط واجب بايد آن را به نحو صحيح بگويد; و اگر چند مرتبه نيز شك كند، مىتواند چند بار بگويد; اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد، بنابر احتياط واجب بايد نماز خود را دوباره بخواند.
(مسأله 1029) مستحب است در ركعت اوّل پيش از خواندن حمد بگويد: «اَعُوذُ بِاللهِ
مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ» و در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر «بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيم» را بلند بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند; يعنى آن را به آيه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره، به معناى آيه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت مىخواند، بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادى مىخواند، بعد از آن كه حمد خود او تمام شد بگويد: «اَلحَمْدُ للهِ رَبِّ العالَمين» و بعد از خواندن سوره «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ»، يك يا دو يا سه مرتبه «كَذلِكَ اللهُ رَبِّى» يا سه مرتبه «كَذلِكَ اللهُ رَبُّنا» بگويد، و بعد از خواندن سوره كمى صبر كند، بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
(مسأله 1030) مستحب است در تمام نمازها، در ركعت اوّل سوره «إِنّا أَنْزَلناهُ» و در ركعت دوم سوره «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» را بخواند.
(مسأله 1031) مكروه است انسان در هيچ يك از نمازهاى يك شبانه روز، سوره «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» را نخواند.
(مسأله 1032) خواندن سوره «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» به يك نفس مكروه است.
(مسأله 1033) مكروه است سورهاى را كه در ركعت اوّل خوانده در ركعت دوم نيز بخواند ولى، اگر سوره «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» را در هر دو ركعت بخواند، مكروه نيست.