2 . تجدّد در روش - در آمدی بر کلام جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آمدی بر کلام جدید - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در برهه‌اي از تاريخ کلام اسلامي (نيمه دوم قرن اول هجري) بحث درباره حکم مرتکبان کباير از نظر ايمان
و کفر و عقوبت اخروي از حساس‌ترين بحث‌هاي کلامي بود. بحث درباره حدوث و قدم کلام الهي نيز در
برهه‌اي ديگر (اواخر قرن دوم و اوايل قرن سوم) همين حساسيت را داشت، اما با گذشت زمان از رونق افتاد و
امروزه جزو عادي‌ترين مسائل کلام اسلامي است، ولي مسئله قضا و قدر و جبر و اختيار هم‌چنان از رونق
پيشين خود برخوردار است.

بحث درباره شرور نيز از مباحثي است که، عليرغم داشتن تاريخي کهن، هم‌چنان از اهميت و حساسيت
برخوردار است. هر چند جهت بحث در گذشته و حال متفاوت است. در گذشته بيشتر از جنبه توحيد و سپس عدل الهي
مورد اهتمام بود و اکنون از اين جهت که معترضان، از آن به عنوان کي پارادوکس در حوزه عقايد ديني ياد
مي‌کنند؛ به گمان آنان پديده شرور با اعتقاد به قدرت مطلقه و خير‌خواه

بودن خداوند ناسازگار است.

بنابراين يکي از جلوه‌هاي تجدّد در مسائل، تجدّد در نگرش‌ها و رويکردهاي جديد به مسائل پيشين است؛
يعني موضوع يا مسئله جديدي مطرح نشده است، بلکه مسئله سابق با نگرش و رويکردي جديد مورد بحث قرار
گرفته است.

قسم ديگر تجدّد در مسائل، اين است که واقعا مسئله جديدي مطرح شده که در گذشته مطرح نبوده است، مانند
مسئله رابطه علم و دين (مقصود از علم، علوم جديد است). همين گونه است مسئله دين (اسلام) و حقوق بشر، دين
و تکنولوژي و توسعه، و امثال آن. در دوره‌هاي پيشين نيز مي‌توان مثال‌هايي براي آن يافت؛ مثلاً پس
از رحلت پيامبر گرامي اسلام (ص)، مسئله امامت و خلافت و دو نظريه نصّ و شورا، در دنياي اسلام مطرح
گرديد، و با فرا رسيدن دوران غيبت در مسئله امامت، بحث غيبت امام به طور جدّي مطرح شد.

2 . تجدّد در روش

پيش از اين تاکيد نموديم که روش‌هاي کلي و منطقي بحث و استدلال ثابت و تغييرناپذيرند، با اين حال،
تطبيق آن روش‌ها بر موارد خاص و کاربرد آنها در شرايط مختلف، متفاوت و متغير است، فرهنگ امروزي بشر
به روش‌هاي نظري محض چندان اعتنايي ندارد، و به استفاده از روش استقرا، تجربه و تمثيل و
فايده‌انديشي در مسائل ديني تمايل بيشتري دارد، چنان که زبده‌نگر و خلاصه‌گرا نيز هست،
بهر‌ه‌گيري از اين شيوه‌ها- تا حد ممکن- از ويژگي‌هاي کلام جديد است، يعني در تاييد آموزه‌هاي
ديني و پاسخگويي به اشکالات و شبهات بايد تا آنجا که ممکن است، از روش‌هاي استقرا، و تمثيل بهره
گرفت و به بيان فوايد عملي دينداري يا اعتقادات و احکام دين پرداخت و در نهايت جانب اختصار را گرفت.

البته، مقصود اين نيست که همه مسائل الهيات را مي‌توان با شيوه‌هاي مزبور بررسي کرد، و يا اينکه به
کارگيري روش تجربي يا فايده‌گرايي در همه مسائل فکري و ديني راهگشاست، بلکه مقصود اين است که چون،
اين روش‌ها در فرهنگ کنوني

بشر پذيرفته شده است، بايد با بهره‌گيري از آن- تا حدّ ممکن- راه را براي طرح مسائل نظري هموار ساخت،
و فضايي را فراهم ساخت که پيام اصلي دين به خوبي ابلاغ و دريافت شود، اگر چنين شيوه‌اي به کار گرفته
نشود، هم‌دلي و هم سخني تحقق نخواهد يافت.

تجدّد در زبان

زبان نيز يکي از محورهاي تطوّر و تجدّد در علم کلام محسوب مي‌شود. از آنجا که مفاهيم و واژه‌ها نقش
واسطه را در انتقال معاني ايفا مي‌کنند، برقراري ارتباط معنايي و ذهني ميان متکلم و مخاطبان او در
گرو هم‌زباني او با آنان است. حال اگر فرض کنيم که متکلم با مفاهيم و اصطلاحات مخاطب آشنايي لازم را
ندارد، در اين صورت بايد از زبان مشترک و مفاهيم و اصطلاحات عمومي استفادده کند و از به کار بردن
زبان فني خويش که براي مخاطب نامفهوم است بپرهيزد، زيرا در اين صورت رسالت خود را انجام نداده است؛

/ 113