نقد - در آمدی بر کلام جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آمدی بر کلام جدید - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معروف‌اند، نهاده شد. اين جريان فکري در حقيقت بازگشت به تجربه گرايي افراطي هيوم است که مي‌گفت آن
چه ما از واقعيت مي‌توانيم بدانيم، محسوسات يا داده‌هاي حسي جسته و گريخته است. به گفته آنان نظريه
علمي باز نمودن جهان نيست، بلکه طرحي ذهني براي تلخيص داده‌هاي حسّي است و براي سر و سامان بخشيدن
به مشاهدات و انجام پيش‌بيني، مفيد است. پوزيتيويست‌هاي منطقي به ساخت منطقي زبان نيز اهتمام
داشتند و بر اين اساس، اصل تحقيق پذيري در معنا را مطرح کردند. مطابق اين اصل، يک گزاره آن گاه معنا
دار است که بتوان آن را مورد تحقيق حسي قرار داد، در غير اين صورت آن گزاره بي

معنا خواهد بود. بر اين اساس گزاره‌هاي متافيزيکي و ديني و اخلاقي از نظر آنان فاقد معنا و
گزاره‌هاي غير حقيقي (شبه گزاره) به شمار آمدند. انديشه افراطي آنان نسبت به تجربه گرايي در همين
عقيده است؛ زيرا تجربه گرايان تحقيق پذيري حسي را ملاک صدق قضايا مي‌دانستند، نه ملاک معناداري
آنها؛ آنان گزاره‌هاي متافيزيکي يا ديني را فاقد معنا نمي‌شمردند؛ بلکه صدق آنها را
نمي‌پذيرفتند؛ اما پوزيتيويست‌هاي منطقي يک گام فراتر نهاده و آنها را فاقد معنا قلمداد کردند.

البته آنان تعريف‌هاي صوري (انسان، حيوان ناطق است) همان گويي‌ها (انسان انسان است) و قراردادهاي
زباني (يک مثلث سه ضلع دارد) را از اصل تحقيق پذيري مستثنا کرده بودند.

نقد

1 . اصل ياد شده گزاره‌هاي کلي و قوانين علمي را نيز شامل نمي‌شود؛ زيرا وصف کليت را نمي‌توان مورد
مشاهده و آزمون حسي قرار داد. براي رفع اين اشکال، اصل تحقيق پذيري را تعديل کرده و گفتند: مقصود از
تحقيق پذيري، قابليت مشاهده و آزمون حسي مستقيم و بي‌واسطه نيست؛ بلکه همين اندازه که مشاهده‌هايي
باشد که با تعيين صدق و کذب آنها ارتباط داشته باشد کافي است.

2 . اصل تحقيق پذيري به عنوان ملاک معناداري گزاره‌ها- حتي با تعديل ياد شده – مردود است؛ زيرا خود
اين اصل (ملاک معنا داري يک گزاره تجربه پذير بودن آن است) قابليت تحقيق پذيري حسي را ندارد.

اساساً معناداري يا بي‌معنايي، يک ويژگي حسي و مشاهده پذير نيست و اگر گفته شود از نظر ما معنا داري
همان تحقق پذيري است، مدعايي بدون دليل خواهد بود که ارزش منطقي ندارد. تنها مي‌توان آن را يک قرار
داد به شمار آورد که گزاره‌هاي تجربي را از غير تجربي جدا مي‌سازد؛ اما ملاک معناداري گزاره‌ها
نخواهد بود. بدين

ترتيب اصل بنيادي پوزيتيويسم منطقي منزلت منطقي خود را متزلزل مي‌کند.

2 . فلسفه تحليل زباني

فلسفه تحليل زباني226 دو کاربرد عام وخاص دارد. کاربرد عام آن پوزيتيويسم منطقي را نيز شامل مي‌شود؛
زيرا مفاد آن اين است که کار فلسفه تحليل زبان است. پوزيتيويست‌ها نيز چنين عقيده‌اي داشتند.

کاربرد خاص آن فيلسوفاني را شامل مي‌شود که رسالت فلسفه را تحليل زبان مي‌دانند، ولي ملاک
معناداري زبان را تحقيق‌پذيري حسي نمي‌دانند. ديدگاه آنان را فلسفه زبان عادي يا متعارف نيز
مي‌نامند. آنان به جاي نظريه تحقيق‌پذيري معنا، نظريه کاربردي يا کارکردي معنا را مطرح کردند. بر
اين اساس، معناي يک گزاره کاربرد يا کارکرد آن است. نوع استفاده‌اي که از هر کلمه در يک زبان
مي‌شود، بيانگر معناي آن واژه است. از اين ديدگاه، آنچه ملاک معناداري زبان شناخته مي‌شود کاربرد و
عرف است و رسالت فيلسوف زبان‌شناس توصيف و تشريح گونه‌ها و شيوه‌هاي استفاده و کاربرد زبان در عرف
محاوره‌هاي بشري است.

فيلسوفان تحليل زباني نيز براي زبان دين نقش معرفت بخشي قائل نيستند و نگرشي وسيله انگارانه و
ابزاري به آن دارند.227 در اين باره که هدف کارکرد زبان ديني چيست آراي متفاوتي ابراز کرده‌اند که به
برخي از آنها اجمالا اشاره مي‌کنيم.

/ 113