فصل اول تعريف و نامگذاري علم کلام - در آمدی بر کلام جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آمدی بر کلام جدید - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل اول
تعريف و نامگذاري علم کلام

تعريف علم کلام

علوم را به يکي از شيوه‌هاي زير مي‌توان تعريف کرد:
الف) تعريف به واسطه‌ بيان موضوع: چنان که در تعريف فلسفه‌ اولي گفته شده است: «علمي است که دربارة
موجود بما هو موجود بحث مي‌کند.» و در تعريف علم حساب گفته مي‌شود: «علمي است که درباره کمّ منفصل
(عدد) بحث مي‌کند.»و
ب) تعريف به واسطه غايت: چنان که در تعريف منطق گفته شده است: «قواعدي ابزاري است، که بکارگيري آن،
ذهن را از خطاي در فکر مصون مي‌دارد.» و در تعريف علم نحو گفته مي‌شود: «قواعدي زباني است که رعايت
آنها انسان را از خطاي لفظي مصون مي‌دارد.»و
ج) تعريف به واسطه روش: چنان که در تعريف فلسفه گفته مي‌شود: «علمي است که از روش‌ برهاني استفاده
مي‌کند.» و در تعريف علوم طبيعي گفته مي‌شود: «علوم طبيعي، علومي‌اند که روش استقراء را به کار
مي‌برند.»و
از اقسام ياد شده، تعريف به موضوع، از نظر جامع و مانع بودن کامل‌تر است، زيرا با توجه به اينکه هر
علمي موضوع ويژه‌اي دارد، ذکر موضوع مايه جامعيت و مانعيت تعريف خواهد شد.

اينک نمونه‌هايي از تعريف‌هاي علم کلام را نقل و به طور گذرا نقد مي‌کنيم:

1 . علم کلام، علمي است که انسان به کمک آن مي‌تواند با اقامه دلايل و ردّ شبهات، عقايد ديني را اثبات
کند.1 اين تعريف، هدف اصلي علم کلام را اثبات عقايد ديني دانسته، و ردّ شبهات را- در کنار اقامه دلايل-
راه وصول به آن شناخته است و مي‌توان آن را از اقسام تعريف به غايت علم کلام دانست. نقطه قوّت تعريف
مذکور در اين است که دلايل کلامي را به عقلي يا نقلي بودن، يا يقيني و جدلي و ظنّي بودن مقيد نساخته
است، بدين جهت با اصل آزادي روش در علم کلام هماهنگ است.

2 . علم کلام، با اقامه دلايل عقلي، و ردّ عقايد و آراي بدعت گزاران، که از روش سلف و اهل سنّت منحرف
گرديده‌اند، به دفاع از عقايد ايماني مي‌پردازد.2 اشکال روشن اين تعريف، جامع نبودن آن است؛ زيرا
جز بر کلام اهل سنّت منطبق نيست. نويسندگان کتاب «تاريخ فلسفه در جهان اسلامي» نيز همين خطا را مرتکب
شده و کلام اسلامي را منحصر در کلام اشعري دانسته‌اند.

3 . کلام، عبارت است از علم به قواعد شرعي اعتقادي که از دلايل يقيني به دست مي‌آيد.4 اين تعريف، بيش از
هر چيز، بر رسالت معرفت بخشي علم کلام تأکيد نموده و رسالت دفاعي آن را مغفول گذاشته است.

4 . علم کلام، به بحث درباره ذات، صفات و افعال خداوند و احوال ممکنات، بر پايه قانون اسلام
مي‌پردازد.5 اين تعريف، از اقسام تعريف به واسطه موضوع است و اضافه قيد «قانون اسلام» براي فرق
نهادن ميان علم کلام و فلسفه اولي است. بحث درباره احوال ممکنات موضوع يا هدف اصلي بحث‌هاي کلامي
نيست، بلکه جنبه

طريقي و آلي دارد.

5 . علم کلام، صناعتي نظري است که به واسطه‌ آن مي‌توان عقايد ديني را اثبات کرد.6 نقطه قوت اين تعريف
در اين است که روش بحث کلامي را مطلق آورده است و از طرفي، «اثبات عقايد»، هم جنبه معرفت بخشي علم

/ 113