ديدگاه‌هاي معرفتي - در آمدی بر کلام جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آمدی بر کلام جدید - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديدگاه‌هاي معرفتي

رايج‌ترين نگرش درباره زبان ديني نگرش معرفتي است. اساساً قبل از طرح نگرش‌هاي پوزيتيويستي و
تحليل زباني، نگرش رسمي ميان دين پژوهان نگرش

معرفتي بوده است. چنان که در عصر جديد نيز طرفداران بسياري دارد. با اين حال اين نگرش به گونه‌هاي
متفاوتي تصوير و تبيين شده است.

1 . نظريه تمثيل

نظريه تمثيل231 را توماس آکويناس (1224- 1274) متکلم سرشناس مسيحي در قرون وسطا مطرح کرده است و در عصر جديد
نظر برخي از متفکران را به خود جلب کرده است. آکويناس معتقد بود که لفظي مانند عادل وقتي هم بر مخلوق
اطلاق مي‌شود و هم بر خالق، مشترک معنوي نيست، چنان که مشترک لفظي هم نيست. ميان عدالت الهي و عدالت
انساني شباهتي وجود دارد، بنابراين نمي‌توان آن را مشترک لفظي دانست. از طرفي عدالت در خداوند
نامتناهي و انسان‌متناهي تفاوت‌هايي هم دارد. بنابراين نمي‌توان آن را مشترک معنوي دانست؛ بلکه
کاربرد آن جنبه تمثيل دارد و آن عبارت است از شباهت در عين تفاوت، و تفاوت در عين شباهت.
نقد
آکويناس ميان اشتراک معنوي که مربوط به مفهوم عدالت است، با تفاوت‌هاي مصداقي عدالت خلط کرده است.

مفهوم عدالت در خداوند و انسان يکسان است. تفاوت‌ها به مصداق آن باز مي‌گردد. چنان که در وجود و همه
صفات کمال وجودي چنين است. معناي علم و قدرت در خداوند و انسان تفاوتي ندارد، هر چند از نظر مصداق علم
و قدرت ميان خداوند و انسان تفاوت‌هاي عميقي وجود دارد.

2 . تفسير نمادين

عده‌اي از فيلسوفان دين، زبان دين را نمادين234 دانسته‌اند. پل تيليش:

(1886- 1965) از شاخص‌ترين چهره‌هاي طرفدار اين ديدگاه است. بر اساس اين ديدگاه سخن گفتن حقيقي درباره
خداوند امکان‌پذير نيست؛ زيرا لازمه آن اين است که خداوند را مانند يکي از موجودات طبيعي يا انساني
تصوير کنيم. بنابراين وقتي خداوند موضوع يک قضيه حملي قرار گيرد، همه اوصاف و افعالي که به او نسبت
داده مي‌شود، نمادين است. زبان نمادين در غير خداوند نيز به کار مي‌رود، ولي مي‌توان آن را به زبان
حقيقي بازگرداند. چنان که گفته مي‌شود دهانه رود يا دل شب که مقصود از دهانه رود مدخلي است که آب از
آن جا به بيرون جريان مي‌يابد و مقصود از دل شب اواسط شب است. اما به گفته اين فيلسوفان، کلام ناظر به
خداوند جنبه نمادين و استعاري دارد و به احکام حقيقي قابل ترجمه نمي‌باشد؛ زيرا خداوند متعالي و به
کلي ديگر است. به اعتقاد تيليش لفظ وجود را هم به معناي حقيقي نمي‌توان بر خداوند اطلاق کرد و گفت:
خداوند موجود است، زيرا لفظ موجود به واقعيتي محدود و متناهي نظر دارد، درباره خداوند بايد گفت:
خداوند اساس وجود است.

نقد

در اين نظريه ميان خاستگاه مفاهيم و غايت يا ظرفيت آنها خلط شده است. خاستگاه مفاهيم ذهني بشر
موجودات محدود و متناهي- به ويژه موجودات مادي – است، در حالي که غايت مفاهيم فراتر از آن است.

مفاهيمي که از توجه ذهن انسان به مصاديق متناهي و محدود برخاسته‌اند، قابليت آن را دارند که از
نواقص و محدوديت‌ها پيراسته شوند و حقيقت پيرايش شده از محدوديت‌هاي آنها بر خداوند اطلاق شوند.

اين کار از طريق اشتراک معنوي، تشکيک در مراتب وجود و تاويل تحقق‌پذير است.

تفسير نمادين زبان دين- به بياني که تيليش و موافقان او گفته‌اند- به لاادري

گري و تعطيل عقل در معرفت خداوند باز مي‌گردد، زيرا بر اساس اين ديدگاه انسان از واژگاني که درباره

/ 113