در قيامت به کساني که به احکام الهي عمل نکردهاند، گفته ميشود چرا به دستورات خداوند عمل
نکردهايد؟ آنان در پاسخ ميگويند: :آنها را نميدانستيم. به آنان گفته ميشود: چرا احکام الهي را
نياموختيد؟
در حديث ديگري از امير المومنين (ع) روايت شده که فرمود: «کمال دينداري به اين است که انسان علم دين را
فراگيرد و به آن عمل کند».
از آن جا که دين را بايد از طريق مطالعه قرآن و احاديث معصومان (ع) شناخت و
از طرفي در آيات و روايات، عام و خاص، مطلق و مقيد، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مجمل و مبين وجود
دارد، شناخت معارف و احکام دين به يک سلسه آگاهيها و مهارتهايي نياز دارد که با توجه به نيازهاي
زندگي، شرايط فراگيري آنها براي همگان ميسور نميباشد. بدين جهت لازم است عدهاي با بهرهگيري از
تمام توان و فرصت خود به اين مهم بپردازند و محصول تلاش علمي خود را در اختيار ديگران قرار دهند. چنان
که اين روش در همه شئون زندگي بشر به کار گرفته ميشود. بر اين اساس که قرآن کريم ميفرمايد: «براي
همه مومنان ميسور نيست که به تفقه در دين بپردازند، اما بايد گروهي اين مسئوليت را عهدهدار شوند، و
معارف و احکام ديني را که از طريق تفقه به دست آوردهاند، در اختيار ديگران قرار دهند».
امکان فهم دين
وجوب فهم دين، متفرع بر امکان فهم دين و مستلزم آن است. خداوند فلسفه نازل کردن قرآن به زبان عربي رافهمپذير ساختن معارف آن دانسته است. قرآن داراي دو مرتبه وجودي است، يک مرتبه از آن که در لوح محفوظ
قرار دارد، براي بشر قابل فهم نميباشد و مرتبه ديگر آن که از لوح محفوظ تنزل يافته و به واسطه
پيامبر (ص) به بشر ابلاغ شده است، قابل فهم ميباشد چنان که فرموده اس: «و الکتاب المبين، انا جعلناه
قرآناً عربياً لعلکم تعقلون و انه في ام الکتاب لدينا لعلي حکيم» سوگند به کتاب مبين که ما آن را به
صورت قرآن عربي قرار داديم تا شما بتوانيد آن را بفهميد، و آن در ام الکتاب (لوح محفوظ) که در پيشگاه
ماست جايگاهي بس بلند دارد.»438 مقصود از حکيم بودن قرآن در لوح محفوظ وجود بسيط و تفصيل نيافته آن است
چنان که در آيه ديگر فرموده
است: «کتاب احکمت آياته ثم فصلت من لدن حکيم خبير»439 واژه احکام در مقابل تفصيل به معناي بساطت است،
نه در مقابل تشابه به معناي روشن و صريح نبودن معناي کلام. مفاد آيه اين است که قرآن داراي دو مرتبه
است يکي مرتبه احکام و بساطت و ديگري مرتبه تفصيل. در آيه ديگري آمده است: «کتاب فصلت آياته قرآناً
عربياً لقوم يعلمون» کتابي که آياتش تفصيل داده شده و به صورت قرآن عربي نازل گرديده، تا فهم آن براي
طالبان علم ممکن باشد.»
ابزارهاي فهم دين
ابزارهاي عادي معرفت به دو گونه حسي و عقلي تقسيم ميشوند. قرآن کريم نيز يادآور شده است که انسان درآغاز تولد فاقد هر گونه معرفت (حصولي) است و خداوند براي اين که انسان بتواند به معرفت دست يابد به او
گوش، چشم و فؤاد (عقل و درک وجداني) اعطا کرده است، چنان که ميفرمايد: «و الله اخرجکم من بطون
امهاتکم لا تعلمون شيئاً و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده لعلکم تشکرون»441 خداوند شما را از درون
شکم مادرانتان بيرون آورد، در حالي که چيزي نميدانستيد، و براي شما گوشها، ديدهها و دلها
قرار داد، شايد سپاسگزار باشيد.»
از مطالعه مجموع آياتي که در آنها کلمه فؤاد و افئده به کار رفته است به دست ميآيد که اين واژه ناظر
به دو مرکز ادراکي و احساسي؛ يعني ادراک عقلاني و احساس دروني (درک وجداني) است. بر اين اساس ميتوان
گفت کاربرد قرآني فؤاد از نظر مصداق با روح و نفس که فصل مقوم وجود انسان است، برابر است. اين