«دين در اصطلاح شرع عبارت است از آنچه پيامبر اکرم (ص) به سوي آن دعوت کرده است.
در آياتي از قرآن کريم دين در همين معنا به کار رفته است. از آن جمله است آيه اکمال دين که ميفرمايد:
«اليوم يئس الذين کفروا من دينکم فلا تخشوهم واخشون، اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و
رضيت لکم الاسلام دينا»؛152 امروز کافران از دين شما نااميد شدند، پس از آنان خشيت مبريد ولي از من
خشيت داشته باشيد. امروز دين شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و از اسلام به عنوان
دين
الهي راضي شدم».مقصود از دين در آيه «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله»؛
اوست پروردگاري که پيامبر خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان برتري دهد، نيز دين
اسلام است. چنان که علامه طبرسي در تفسير اين آيه گفته است: «دين حق، دين اسلام است که اعتقاد و عمل به
آن مايه استحقاق پاداش ميگردد و هر ديني غير از آن باطل است و گرويدن به آن منشا استحقاق عقاب خواهد
بود».
فصل دوم
منشا دين
بحث درباره منشا دين يکي از بحثهاي مهمي است که توجه پژوهشگران دين در عصر جديد را به خود جلب کرده است. مقصود از منشا دين دو چيز است:
الف) دين به عنوان يک واقعيت تاريخي چگونه پديد آمده است، آيا منشا پيدايش آن طبيعي و بشري بوده است
يا ماوراء طبيعي و الهي؟
ب) منشا يا عامل گرايش انسان به دين در طول تاريخ چه بوده است، آيا منشا آن امري دروني بوده است يا
بيروني، و آن عامل دروني يا بيروني چه بوده است؟
درباره دو مسئله ياد شده ديدگاههاي متفاوتي اظهار شده است که مجموع آنها را ميتوان به دو ديدگاه
خدا باورانه و طبيعت گرايانه تقسيم کرد.
ديدگاههاي خداباورانه
از ديدگاه خدا باوران دين يک پديده الهي است. خداوند دين را تشريع کرده و توسط پيامبران الهي به بشرعرضه کرده است. اساس و گوهر دين تسليم بودن در
برابر مشيت و اراده الهي است. «ان الدين عندالله الاسلام»155 اين حقيقت و گوه يگانه در دورههاي
مختلف تاريخ در قالب شريعتهاي آسماني در اختيار بشر قرار گرفته است. اين شريعتها عبارتند از:
شريعت نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و پيامبر اسلام (ص).
آنچه گفته شد مربوط به اديان و شريعتهاي آسماني و حق است. در طول تاريخ، اديان و مذاهب ديگري نيز
پديد آمده است که منشا بشري داشتهاند و هيچ يک از آنها مصداق دين و شريعت حق نميباشند. هر چند در
آنها نيز که سلسله معارف و احکام درست و هماهنگ با شريعتهاي راستين يافت ميشود که يا از عقل و
فطرت آدمي سرچشمه گرفته است، و يا برگرفته از تعاليم وحياني ميباشد.
فطرت و د ين
از ديدگاه خداباوران منشا گرايش انسان به دين فطرت است. فطرت عبارت است از ويژگيهاي آفرينشي وتکويني وجود انسان که با حيات عقلاني او هماهنگ است. بدين جهت ملاک تعالي و تکامل انسان به شمار