ب) ديدگاه سازگاري - در آمدی بر کلام جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آمدی بر کلام جدید - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امکان پذير نيست، حالا اگر بخواهد يکي را برگزيند و به آن ايمان آورد راهي جز تامل و پژوش عقلي وجود
ندارد. گذشته از اين، فردي که به حقيقتي ايمان مي‌آورد، بايد

اين اصل را بپذيرد که ايمان او با اصول مسلم و بديهي عقلي ناسازگار نباشد، براي دست يافتن به چنين
اطميناني نيز ناگزير از تفکر عقلاني است.

ب) ديدگاه سازگاري

اکثر متفکران ديني به سازگاري عقل و ايمان اعتقاد دارند. هر چند در تبيين آن روش‌ها و نگرش‌هاي
گوناگوني اظهار کرده‌اند. از آن جمله است:

1 . برتري ايمان بر عقل:

برخي از متفکراني که عقل و ايمان را ناسازگار نمي‌دانند به برتري و تقدم ايمان بر عقل اعتقاد دارند.

يعني انسان بايد نخست به خدا ايمان آورد، آنگاه براي شناخت آن به تفکر عقلي روي آورد.

آگوستين قديس331 (354- 430 ميلادي) چنين نگرشي داشته است. وي، ايمان را کليد فهميدن حقيقت مي‌دانست نه
بالعکس، به اعتقاد او فهم پاداش ايمان است. در پي آن مباش که بفهمي تا ايمان آوري، بلکه ايمان بياور
تا بفهمي. بنابراين، اگوستين عقل و فلسفه را رد نمي‌کند بلکه روش آن را تغيير مي‌دهد. علم عقلي و
فلسفي مورد قبول است ولي نه پيش از ايمان، بلکه در مرتبه پس از ايمان.
اين نظريه پس از وي توسط آنسلم قديس333 (1033- 1109) ادامه يافت. اصطلاح «ايمان مي‌آورم تا بفهمم» را او وضع
کرده است. وي گفته است: «خدايا من به دنبال اين نيستم که ابتدا بفهمم و بعد ايمان آورم، بلکه ايمان
مي‌آورم تا بفهمم، همچنين به اين دليل ايمان مي‌آورم که تا وقتي ايمان نياورده‌ام نخواهم فهميد»

2 . برتري عقل بر ايمان

گروهي از متفکران ديني بر اين عقيده‌اند که تفکر عقلي بر ايمان تقدم و برتري دارد، نخست بايد از راه
تفکر عقلي و فلسفي حقيقت را

شناخت آنگاه به آن ايمان آورد. فيلسوفان و متکلماني که روش فلسفي داشته‌اند طرفدار اين ديدگاه
بوده‌اند.335 آنان عقل را شالوده معرفت حقيقت مي‌دانند و از سوي ديگر به توافق عقل و وحي نيز اعتقاد
راسخ دارند.

3 . تفکيک حوزه عقل و ايمان

ديدگاه ديگري که در باب عدم ناسازگاري عقل و ايمان مطرح شده اين است که عقل و ايمان دو حوزه جداگانه
دارند. ايمان داشتن به معناي پذيرفتن چيزي است از آن جهت که خداوند آن را وحي کرده است؛ اما معرفت
داشتن به معناي پذيرفتن چيزي است که انسان آن را در پرتو نور طبيعي عقل مي‌شناسد. بنابراين، علم و
ايمان دو نوع متفاوت از تصديق هستند و نبايد از يکي از آن دو بخواهيم که وظيفه ديگري را بر عهده گيرد.

بنابراين، ممکن نيست که يک چيز در يک زمان هم موضوع معرفت عقلي فردي باشد و هم موضوع ايمان او. از
آکويناس336 متکلم مسيحي (1225 و 1274) به عنوان طرفدار اين ديدگاه ياد شده است.
اين ديدگاه از آن جهت که حقيقت ايمان را غير از معرفت دانسته است، پذيرفته است، زيرا حقيقت ايمان از
مقوله تصديق قلبي و گرويدن است، نه تصديق عقلي و منطقي؛ ولي از آن جهت که گفته است امکان ندارد يک فرد
در يک زمان نسبت به يک چيز هم معرفت عقلي داشته باشد و هم ايمان قلبي، پذيرفته نيست؛ زيرا هيچگونه
تعارض و تمانعي ميان آن دو وجود ندارد، چون معرفت مربوط به عقل، و ايمان مربوط به قلب است و تعلق آن
دو به يک چيز، در يک فرد و در يک زمان کاملاً ممکن است.

آري، از آکويناس مطلب ديگري نقل شده که استوار است و آن اين که حقايق وحياني دو دسته‌اند، برخي از
آنها را عقل به صورت مستقل درک مي‌کند و ايمان به

/ 113