قرنها بر قرنها رفت اي همام
عدل آن است و فضل آن فضل هم
آب مبدل شد در اين جو چند بار
اين صفتها چون نجوم معنوي است
دان که بر چرخ معاني مستوي است
وين معاني برقرار و بردوام
ليک مستبدل شد آن قرن و امم
عکس ماه و عکس اختر بر قرار
دان که بر چرخ معاني مستوي است
دان که بر چرخ معاني مستوي است
فصل چهاردهم
کثرت فهمها و فهم معيار
طرح مسئله
معرفت و فهم دين اگر توسط انسان معصوم انجام گيرد، هم از نظر روش درست خواهد بود و هم از نظر مقايسهآن با مراد و مقصود خداوند. در تفسيرهاي معصومانه از دين خطا راه نخواهد داشت؛ چنان که تعدد و تکثر
فهم و تفسير به گونه ناسازگار نيز رخ نخواهد داد. تکثرهاي به ظاهر ناسازگاري که در مواردي ميان
تفاسير معصومانه از وحي و کلام الهي ديده ميشود، ناشي از عواملي چون تقيه و مانند آن است، اما در
شرايط معمولي، هر گاه مسئله مطرح شده داراي جهت واحدي بوده، و شرايط مکاني و زماني مخاطب نيز يکسان
باشد، پاسخي که به آن داده شده، و تفسيري که ارائه شده است، يگانه خواهد بود. اما در فهم و تفسير غير
معصومانه از دين هم احتمال خطا در روش فهم وجود دارد و هم در برداشت و تفسيري که از کلام الهي انجام
ميشود. در اين جا مسئله کثرت فهمها و فهم معيار پيش ميآيد و دو پرسش مهم مطرح ميگردد:
1 . عوامل پيدايش فهمهاي مختلف چيست؟
2 . آيا در ميان فهمهاي مختلف، فهم درست وجود دارد يا نه، در فرض اول، ملاک فهم درست و معيار تشخيص آن
چيست؟
کثرت طولي و عرضي فهم
کثرت طولي کثرتي است که در آن فهمهاي متعدد با يکديگر ناسازگار نيستند و اين در جايي امکانپذيراست که متن داراي معناهاي متعدد باشد؛ معناهايي که با يکديگر تعارضي ندارند. در اين صورت ممکن است
فردي يکي از معاني را درک کند و فردي ديگر معناي ديگري را؛ چنان که ممکن است فهم دو يا چند معناي متن
توسط يک فرد انجام گيرد. براي کثرت طولي صورتهاي زير قابل تصوير است:
1 . آيات قرآن از جهات گوناگون قابل مطالعه است. جهت ادبي، اخلاقي، اعتقادي، فقهي، تاريخي و غيره. چه
بسا مفسري با توجه به تخصص و مهارت علمي خود به برخي از جهات ياد شده توجه نمايد و مفسر ديگري به
جهاتي ديگر، روشن است که اين فهمها با يکديگر ناسازگار نخواهند بود.2 . گونه ديگر کثرت طولي معناي متن اين است که معنايي مدلول مطابقي کلام است و معنا يا معناهاي ديگر
مدلول التزامي کلاماند؛ مثلاً آيهاي که بر مطلوب بودن عبادت خداوند دلالت ميکند، بر مطلوب
بودن معرفت خداوند، و مطلوب بودن تدبر و تفکر در آيات آفاقي و انفسي، هم چنين آموختن مقدمات لازم
براي شناخت و عبادت خدا و مطلوب بودن کمال و سعادت حاصل از معرفت و عبادت خدا نيز دلالت ميکند.3 . گاهي معاني متعدد، مراتب و درجات يک حقيقتاند؛ يعني معنا ناظر به يک حقيقت داراي مراتب و درجات