دين و عقلانيت ابزاري و سوداگرا - در آمدی بر کلام جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آمدی بر کلام جدید - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توانمندي‌ها و موقعيت‌هاي ديني، علمي و اجتماعي خود مسئوليت ويژه‌اي دارند و هر کس بايد پاسخگوي
مسئوليت خويش باشد. امام علي (ع) در آخرين وصاياي خود در کنار سفارش به تقوا، نظم در زندگي را مورد
تاکيد قرار مي‌دهد.298 نظم و هماهنگي مورد قبول اسلام در جامعه بشري از جهان‌بيني توحيدي آن سرچشمه
مي‌گيرد. چنين نظم و هماهنگي، عالمانه و عدالت محور است. اين مطلب توجه و تحسين يکي از مستشرقان را
به خود جلب کرده و چنين گفته است:
«ديدگاه توحيدي اسلام به گونه‌اي است که مبدأ آفرينش را موجود ازلي و ابدي، مجرد و يگانه مي‌داند
که همه موجودات از پرتو وجود لايزال او هستي يافته و بنابر استعداد خود از فيض وجود بهره‌مند
گرديده‌اند. قبول اين عقيده به پذيرش نوعي نظم و هماهنگي در کائنات مي‌انجامد؛ به عبارت ديگر، عالم
وجود را مشيت الهي با نظم ويژه‌اي که از علم او پديد آمد، اداره مي‌کند و هر چيزي در جاي مناسب خود
قرار دارد. بنابراين، ترکيب جامعه بشري نيز جزئي از کل عالم امکان است که با نظم و هماهنگي اداره
مي‌شود. پس در جامعه بشري، بي‌نظمي و اختلاف، بيدادگري و تجاوز، بايد نشانه رفتاري عليه نظام برتر
جهان تلقي شود. اصل

تقسيم کار و تعيين مسئوليت‌ها و وظايف افراد جامعه، ناشي از قبول اصل نظم و هماهنگي الهي در جامعه
است.»

دين و عقلانيت ابزاري و سوداگرا

اگر مقصود از عقلانيت جديد، عقلانيت ابزاري و سوداگرا باشد، دين آن را تأييد نخواهد کرد؛ زيرا چنين
عقلانيتي با ارزش‌هاي انساني سازگاري ندارد و از طرفي، در مورد توانايي عقل در شناخت حقيقت و
پاسخگويي به مشکلات و نيازهاي بشري راه افراط را پيموده است، چنان که ساحت معنوي و حيات اخروي انسان
را نيز ناديده گرفته يا انکار نموده است. ماکس وبر گفته است: «اصل نوع دوستي با عقلاني کردن اقتصاد
نوين بر پايه بنگاه ناسازگار است. اقتصاد نوين چيزي جز رقابت منافع نيست و بدون مبارزه‌اي که نامش
بازار است، محاسبه عقلاني امکان ندارد. مفهوم سرمايه‌داري با گرايش‌هاي زاهدانه در اديان رستگاري
درگيري دارد، زيرا جستجوي سود [به هر شيوه‌اي که باشد] مومن را از زندگي معنوي منحرف مي‌کند»300 وي در
ادامه، ناسازگاري عقلانيت ابزاري را در حوزه سياست، هنر و مسائل جنسي با اديان رستگاري بيان کرده
است.

ذيلاً برخي ديدگاه‌هاي وي را بررسي مي‌کنيم؛

1 . سياست با اخلاق برادري که از سوي بسياري از اديان موعظه مي‌شود، سرسازگاري ندارد. روشن است که
مقصود ماکس وبر سياست عقلاني به معناي اومانيستي و ليبراليستي آن است؛ سياستي که براي رسيدن به هدف
هر گونه وسيله‌اي را مجاز مي‌شمارد.

2 . در حوزه هنر، با اين که در مجموع ميان دين و هنر رابطه خوبي وجود دارد، ولي از زمان طرح ايده هنر
براي هنر و پس از آن که عقل گرايي روشنفکرانه تمدن، به

هنر چونان رفتاري انساني، آگاهي پيدا کرد، صورت مسئله تغيير کرده است. از اين لحظه هنر براي دين به
چيز مشکوکي مبدل شده است؛ يعني هنر به اين متهم شده که قصد دارد، مخلوق را به مقام خالق برساند و به
عنوان قدرتي رقيب، فريبنده و کفرآميز، امتيازات دين را غصب کند.

3 . زهد ديني به شدت با تظاهر به فسق مخالف است و انصراف از روابط جنسي [نامشروع] را از شرايط کف نفس
قرار داده است. از اين رو، بسياري از اديان کوشيده‌اند تا امر ازدواج را تحت قاعده‌اي دقيق در
آورند.

واکنش‌ها و انتقادها

عقلانيت مدرن نه تنها با مخالفت عالمان دين روبه‌رو شده است، مخالفت عده‌اي از فيلسوفان و متفکران

/ 113