تعريف‌هاي روان‌شناختي دين - در آمدی بر کلام جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آمدی بر کلام جدید - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به درستي فهم کنند، اثر تغيير شخصيت و اخلاق از آن آشکار مي‌شود.»

در اين که اخلاق يکي از ابعاد و اهداف مهم دين است ترديدي نيست، ولي منحصر دانستن دين در اخلاق
پذيرفته نيست، زيرا دين ابعاد اعتقادي و عبادي و نيز دارد. از سوي ديگر، وجود عنصر اخلاق در اديان
ابتدايي بعيد به نظر مي‌رسد.

تعريف‌هاي روان‌شناختي دين

1 . ويليام جيمز130 در تعريف دين گفته است: «دين عبارت است از تأثرات و احساسات و رويدادهايي که براي هر
انساني در عالم تنهايي و دور از همه بستگي‌هاي روي مي‌دهد به طوري که انسان از اين مجموعه مي‌يابد
که بين او و آن چيزي که آن را امر خدايي مي‌نامد، رابطه‌اي برقرار است.»

2 . يونگ132 در بيان حقيقت دين گفته است: « به نظر من، دين حالت خاصي از روح انسان است که بر طبق معني اصلي
کلمه دين در زبان لاتيني مي‌توان آن را با اين عبارت تعريف کرد: دين عبارت است از حالت مراقبت و تذکر
و توجه دقيق به بعضي از عوامل موثر که بشر عنوان قدرت قاهره را به آنها اطلاق مي‌کند و آنها را به
صورت ارواح، شياطين، خدايان، صور مثالي، کمال مطلوب و غيره مجسم مي‌کند»
در تعريف يونگ از دين نکات زير مورد توجه قرار گرفت است:
الف) تعريف اصطلاحي دين با ريشه لغوي آن در زبان لاتين يعني مراقبت و تذکر هماهنگ است؛
ب) حقيقت دين را حالت‌هاي روحي تفکر، تذکر، توجه دقيق و مراقبت تشکيل مي‌دهد؛
ج) متعلق حالت‌هاي روحي ياد شده چيزي است که از نظر دينداران داراي دو

ويژگي است، يکي قداست و نورانيت، و ديگري قدرت قاهره.

شلاير ماخر حقيقت دين را احساس توکل يا اتکاي مطلق دانسته است. به اعتقاد او دين شامل اعمال ديني
مانند عبادت، نيکوکاري و شرکت در مراسم مذهبي است، چنان که عنصر معرفتي هم دارد. اما گوهر دين نه
اعمال ديني است و نه معرفت ديني، بلکه چيزي است که در آن دو نفوذ دارد که عبارت است از احساس توکل يا
وابستگي مطلق.
در اين که دين داراي بعد احساسي، عاطفي و شهود قلبي است، ترديدي نيست، ولي دين داراي ابعاد اعتقادي،
عبادي و رفتاري نيز مي‌باشد. اين نقد بر ديدگاه شلاير ماخر وارد نيست؛ زيرا وي ابعاد ديگر دين را نيز
مورد توجه قرار داده است، ولي گوهر دين به اعتقاد او بعد احساسي دين است. در هر حال، آنچه در توجيه
تعاريف روان‌شناختي مي‌توان گفت اين است که آنان متناسب با رشته علمي خود دين را مطالعه کرده‌اند،
از اين رو، صرفاً به بعد روان‌شناختي دين توجه نموده‌اند.

تعريف‌هاي جامعه‌شناختي دين

تعريف‌هاي جامعه‌شناختي دين، تعريف‌هايي هستند که دين را بر اساس علل و آثار اجتماعي تعريف‌
کرده‌اند. در اين جا برخي از اين تعريف‌ها را يادآور مي‌شويم:

1 . دورکيم135 در تعريف دين گفته است: «دين نظام يکپارچه‌اي از اعتقادات و اعمال مرتبط با امور مقدس
است، اموري که حرمت يافته و ممنوع شناخته مي‌شوند، اعتقادات و اعمالي که افراد را در يک اجتماع
اخلاقي با هم متحد مي‌سازد»

2 . دين اقدامي انساني است که بر اساس آن نظمي مقدس ايجاد مي‌شود. به بياني

ديگر، دين نظم بخشيدن به شيوه‌اي مقدس است. انسان با اين نظم مقدس با واقعيتي بي‌اندازه قدرتمند و
جداي از خود مواجه مي‌شود. با اين حال، اين واقعيت خود را به انسان نزديک مي‌کند و حياتش را در نظمي
معنا دار به جريان مي‌اندازد.

/ 113