4 ـ 4 ـ تقسيم به اعتبار جهت
هر قضيّه حمليّه در واقع داراى جهتى ويژه است كه بر سه گونه است و در منطق و فلسفه بدان هـا مـواد سـهگـانـه عـقـلى مـى گويند. اين مواد عبارتند از امكان ، وجوب و امتناع . مادّه گاهى در قضيّه ذكر مى
شود و گاه ذكر نمى شود. حالت نخست را (موجّهه ) يا (منوّعه ) مى نامند، و حالت دوم را (مطلقه ) يا (غير
موجّهه ).قـضاياى موجّهه نيز به ضروريّه ، دائمه و ممكنه تقسيم مى شوند. مبناى اين تقسيم آن است كه گـاهـى
نـسـبـت و وجـود رابطه ميان موضوع و محمول در قضاياى موجّهه به گونه حتمى است و مـحـال اسـت غـيـر از
آن بـشـود و گـاهـى بـه گـونـه اى اسـت كـه وجـود رابـطـه مـحـال اسـت و گـاه ، بـودن و نـبـودنش
ممكن است . اوّلى را ضرورى ، دومى را امتناعى و سومى را امكانى يا ممكن مى گويند.پـس ، قـضـايـاى مـوجـّهـه يـا ضـرورى انـد يـا امـتـنـاعـى و يـا امـكـانـى ؛ مـانـنـد مثال هاى
زير:هر انسانى عالم است (بالامكان )؛هر مثلّثى سه ضلع دارد (بالوجوب )؛عدد سه زوج است (بالامتناع ).چـنـان كـه گـذشـت ، هـر گـاه جـهـات سه گانه در قضيّه ذكر نشوند، آن قضيّه را غير موجهه يا مطلقه
گويند؛ مانند مثال هاى زير:هر انسانى عالم است ؛دو قطر هر مربعى با يكديگر برابرند؛عدد سه زوج است .
خلاصه درس
مـنـطـق صـورى داراى دو بـخـش اساسى است كه عبارتند از: تصوّرات و تصديقات . تصديقات هـمـان قـضـايـايند. قضايا مقدّمه قياس ، و قياس محور اساسى منطق صورى است . قضيّه ، مركّب تـام خـبـرى اسـت
كـه ذاتـاً صـدق و كذب پذير است . قضيّه در تقسيم نخست به حمليّه و شرطيّه تـقـسيم مى شود و هر يك از
قضاياى حمليّه و شرطيّه بر چند گونه اند، قضيّه حمليّه به اعتبار مـوضـوع ، بـه شـخـصيّه ، طبيعيّه
، مهمله و محصوره و به اعتبار رابطه ، به موجبه و سالبه و بـه اعـتـبار جهت به مطلقه و موجّهه تقسيم
مى شود. در قضاياى موجهه ، جهت يا وجوبى است يا امـكـانى و يا امتناعى . موضوع در قضاياى حمليّه يا
خارجى است يا ذهنى و يا حقيقى . از اين رو، قضايا يا خارجيّه اند يا ذهنيّه و يا حقيقيّه .قـضـيـّه حـمـليـّه مـوجـبـه بـه اعـتـبـار مـحـمـول ، يـا مـحـصـّله اسـت و يـا مـعـدوله . (
مـعـدولة المحمول ).قـضـيـه مـعـدولة المـحـمـول اگـر سـالبـه هـم بـاشـد آن را قـضـيـه سـالبـة المحمول گويند مانند
على نادان نيست .
پرسش
1 ـ قضيّه را تعريف كنيد.2 ـ تفاوت ميان تصديق و حكم ( اذعان ) چيست ؟3 ـ قضيّه حمليّه و شرطيّه را تعريف كنيد و اقسام هر يك را بنويسيد.4 ـ قضيّه حمليّه به اعتبار كيّفيّت موضوع بر چند قسم است ؟ توضيح دهيد.5 ـ قضيّه حمليّه به اعتبار محمول بر چند قسم است ؟ توضيح دهيد.6 ـ قضاياى محصوره بر چند گونه اند؟ توضيح دهيد.درس چهارم:
قضاياى شرطيه
تعريف
قضيّه شرطيه از دو يا چند قضيّه تركيب يافته است . هر گاه در قضاياى مركّب ، مفاد يك قضيّه ، مـشـروط و مـعـلّق بـه مفاد قضيّه اى ديگر باشد، آن را (قضيّه شرطيه ) يا (قضيّه وضعيه ) مى گـويـنـد كـه ايـن
تـعـليـق و اشـتـراط يـا تـلازم اسـت و يـا تـعـانـد؛ مـانـنـد مثال هاى زير:اگر اين شكل مثلث باشد، سه زاويه دارد.( تلازم )عدد صحيح يا زوج است ، يا فرد.( تعاند)در قـضـيـّه شـرطـيـه ، اجـزا و مـؤ لّفـه هـا، كـه خـود قـضـيـّه انـد، استقلال مفهومى خود را از
دست داده و معلّق و مشروط به يكديگر شده اند.