درس نهم: صناعات خمس - آشنایی با منطق و فلسفه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با منطق و فلسفه - نسخه متنی

حسین متفکر؛ مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس نهم:
صناعات خمس

چنان كه گذشت ، هر قياسى داراى مادّه و صورت است . برحسب اين كه مقدّمات قياس از چه موادّى تـشـكـيـل
يافته اند، ارزش قياس ها متفاوت است . قياس ها از نظر اهداف و اثر و نتيجه بر پنج گـونـه انـد كـه آن


هـا را (صـنـاعـات خـمـس ) مـى گـويـنـد. صـنـاعات خمس عبارتند از: برهان ، جدل ، خطابه ، سفسطه و شعر.

برهان

بـرهـان قـياسى است كه موادّ و مقدّماتش از قضاياى يقينى فراهم آمده اند. هدف از اقامه برهان ، كـشـف
حـقـيـقـت اسـت . قـياس برهانى معمولاً به شكل اوّل بيان مى شود كه برترين نوع قياس و بـديـهـى
الانـتـاج و نـتـيـجـه اش ضـرورى است . در علوم حقيقى ، مانند فلسفه ، علوم رياضى و تـجـربـى ،
همواره از قياس برهانى برهان لمّى و انّى بهره مى جويند. برهان لِمّى ، برهانى اسـت كـه در آن از علّت
به معلول پى مى بريم . در اين برهان ، حدّ وسط، هم واسطه در ثبوت اسـت و هـم واسطه در اثبات ؛ يعنى حدّ
وسط هم علّت تصديق نتيجه است و هم علّت وجود و ثبوت آن . امّا در برهان اِنّى از معلول به علت پى مى
بريم و حدّ وسط در آن ، تنها واسطه در اثبات است و علّت تصديق را بيان مى كند.

بـرهـان لمـّى از نـظر اعتبار منطقى و علمى بر برهان انّى مقدّم و از استحكامى بيشتر برخوردار است و
نيز در پديد آوردن يقين برتر است .

ابن سينا درباره انواع برهان مى گويد:

لمـيـت هـمـان عـليت است در برهان لمى از علت تامه وجود شى ء پرسيده مى شود و در آن هم علت بـوجـود
آمـدن اشـياء بيان مى گـردد و هم دليل آگاهـى و علم ما نسبت بدانها تبيين مى شود ولى بـرهـان اِنـّى
فـقـط عـلم مـا را بـه اشـيـا بـيـان مـى كـنـد نـه عـلت پيدايش واقعى اشيا در خارج را (72).

خـواجـه نـصـيـرالديـن طـوسـى در شـرح الاشارات والتّنبيهات درباره اولويّت برهان لمّى مى گويد:

بـهـتـريـن بـرهـان هـا، بـرهـان لمّى است ؛ زيرا هم علّت وجود را بيان مى كند و هم علّت ثبوت و
تصديق عقلى را (73).

ارسـطـو بـاب قـيـاس را (آنـالوطـيـقـا) يا (آناليتيك اوّل ) و باب برهان را (آنالوطيقاى دوم ) يا
(تحليل دوم ) ناميده است .

جدل

هـر گـاه هدف از اقامه دليل و تشكيل قياس ، مغلوب كردن و به تسليم واداشتن مخاطب باشد، آن قياس را
(جدل ) مى نامند. در قياس جدلى معمولاً از موادّ مشهورات و مسلّمات بهره مى برند و يا از مـوادّى كـه
مـقـبـول مـخـاطـبـنـد. در جـدل مـوضـوع مـورد بحث را (وضع ) مى گويند و از آن جا كه جـدل مـعـمـولاً
بـه شـكل مناظره و پرسش و پاسخ است ، طرفى را كه از (وضع ) دفاع مى كند، (مـجـيـب ) و طـرف ديـگـر را كـه
در مـقـام ابـطـال و نـقـض آن اسـت ، (سائل ) مى نامند.

يكى از نمونه هاى مشهور جدل ، محاورات سقراط است . او بحث خود را با پرسش ، آغاز و وانمود مـى كـند كه
پاسخ آن را نمى داند و پاسخ حريف را، هر چند ناقص است ، به ظاهر مى پذيرد و بـر مبناى پاسخ حريف ،
پرسشى ديگر طرح مى سازد و بدين سان ، پرسش ها را ادامه مى دهد تا حريف را به تناقض گويى كشاند و بطلان
اعتقاد وى را روشن سازد.

يكى ديگر از نمونه هاى والاى جدل ، مناظره حضرت امام رضا(ع )با عالم مسيحى به نام جاثليق دربـاره
الوهـيـت حـضـرت عـيـسـى (ع )اسـت . در اين گفت و گو، حضرت رضا(ع )، باورهاى عالم مسيحى را به تناقض مى
كشاند و او را تسليم مى كند. حضرت بدو مى فرمايد: (حضرت عيسى (ع )بـرخـلاف ديـگـر پيامبران به عبادت
علاقه اى نداشت .) عالم مسيحى با شگفتى مى گويد: (او از همه مردم ، عابدتر بوده است .) امام رضا(ع ) بى
درنگ مى فرمايد: (او چه كسى را عبادت مى كرد؟ آيا عبادت دليل بر بندگى نيست ؟!) (74)

/ 111