اثبات فلسفى واجب الوجود
چـنـان كـه گـذشـت ، مـوضـوع فـلسـفـه اولى ، مطلق وجود است و فلاسفه در احكام و عوارض و مـسـائلمـربـوط بـدان به تحقيق و بحث مى پردازند. يكى از مباحث مهمّ فلسفه اولى ، مبحث واجب الوجود يا موجود
مطلق است .
1 ـ 2 ـ دو بخش فلسفه اولى
نزد فيلسوفان مسلمان ، فلسفه اولى و علم اءعلى داراى دو بخش است :اوّل
الهيات بالمعنى الاعم كه به (امور عامّه ) مشهور است ؛دوم
الهـيـات بـالمـعـنـى الاخـص كـه بـه اثـبـات ذات ، صـفـات و افعال الهى مى پردازد.امـور عـامـّه بـه مـفـاهـيـم و مـسـائلى مـى گويند كه به نوع و مقوله اى خاص از موجودات مربوطنـيـسـتـند، بلكه از احكام و عوارض مطلق وجودند. از اين دسته است : وجود و عدم ، وجوب ، امكان و
امـتـنـاع ، وحـدت و كـثـرت ، ثـابـت و مـتـغـيـر، حـادث و قـديـم ، قـوّه و فعل ، علّت و معلول و
مباحث ماهيت ، مسائلى مانند جوهر و عرض ، حقيقت جسم طبيعى نيز در اين بخش مى گنجند.الهـيـات اخـص ، مـبـحـث مـربـوط بـه واجـب الوجـود و اثـبـات ذات ، صـفـات و افـعـال خـداوند
متعال است و مسائلى چون جبر و اختيار، خير و شرّ، عوالم كلّى وجود نيز در آن مى گنجند.فـيـلسوفان مسلمان پاى مى فشارند كه امور عامّه و الهيات اخص ، دو بخش از يك دانشند و نبايد دو دانـش
مـسـتـقـل مـحـسـوب گـردنـد. آنـان مـعـتـقـدنـد كـه الهـيـات اخـص ، از مـسـائل است و به گونه
مستقيم از مباحث امور عامّه به دست مى آيد و نيز روش تحقيق در آن همانند روش تحقيق در امور عامّه است .ايـنـك پـرسـشـى مـطـرح اسـت و آن اين است كه يكى از عناوين فلسفه اولى (الهيات ) است . وجه تسميه
الهيات اخص روشن است ، ولى چرا امور عامّه را الهيات ناميده اند؟ در پاسخ بايد گفت كه در اين باره چند
وجه ذكر كرده اند:بـرخـى اين تسميه را از باب تسميه (كلّ) به نام (جزء) دانسته اند و برآنند كه فلسفه اولى در مقابل حكمت
وسطا ( رياضيات ) و حكمت اولى ( طبيعيات ) بدين نام خوانده شده است .بـرخـى ديـگـر ايـن تـسـمـيه را ناشى از يك اشتباه مى دانند كه در ترجمه كلمه (متافيزيك ) در دوران
اسلامى پيش آمده و متافيزيك با (ماوراء طبيعت ) و (عالم مجردات ) يكى انگاشته شده است و حـكماى مسلمان
از اين اشتباه لغوى پيروى كرده و فلسفه اُولى را علم الهى و الهيات ناميده اند و چـون سـپس دريافته
اند كه الهيات تنها شامل بخشى از فلسفه اولى است ، آن را دو بخش كرده اند:الف ـ الالهيات الاخص كه در اين اصطلاح ، الهيات به معناى حقيقى به كار رفته است .ب ـ الالهـيـات الاعـم ( امـور عـامـّه ) كـه ايـن اصـطـلاح به واسطه پيروى از اشتباه ترجمه اى و
تاريخى پديده آمده است .بـه نـظر ابن سينا و ملاّ صدرا، امور عامّه عبارتند از مسائلى كه از حيث مفهوم و مصداق و در ذهن و
خارج ، بى نياز و لا بشرط از مادّه اند نه مشروط به غير مادّى بودن ، و ميان دو اعتبار لا بشرط و بشرط
لا تفاوت هست .(129)الالهـيـات الاعـم عـبارت از مسائلى است كه در ذهن و خارج و از حيث مفهوم و مصداق ، لابشرط از مادّه
انـد. در ايـن اصـطلاح ، الهيات داراى معنايى اعم از عالم مجرّدات است ، و اطلاق الهيات به معناى
اخـص و بشرط لا نسبت به مادّه از اين روست است كه اين دانش درباره موجود مطلق و امور مجرّد از
مـادّه بحث مى كند و چنان كه مى دانيم اطلاق يك لفظ به دو معناى اعم و اخص به گونه اشتراك لفظى امكان
پذير است .