ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 133

نعمتى است كه خدا به وى ارزانى داشته، تا بوسيله آن به سوى حق هدايت كند، و به توحيد دعوت نمايد، پس بر او لازم است كه هيچ كافرى را بر كفرش اعانت نكند، و در برابر جلوگيريهاى آنان از آيات خدا بعد از آنكه به وى نازل شده تسليم نگردد، هم چنان كه موسى (ع) با پروردگارش عهد بست كه در برابر نعمتهايى كه بر او انعام كرد، يعنى نعمت حكمت و علم، هيچ وقت پشتيبان مجرمين نشود. و به زودى خواهد آمد كه به رسول اكرم اسلام مى‏فرمايد:" وَ لا يَصُدُّنَّكَ ..."، كه آن اجمال" فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِينَ" را شرح مى‏دهد.

" وَ لا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آياتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَيْكَ ..."

اين آيه رسول گرامى (ص) را نهى مى‏كند از اينكه از آيات خدا روى بگرداند، چيزى كه هست اين معنا را در لسان نهى كفار از جلوگيرى از آيات، و از منصرف كردن آن جناب بيان كرده، و خلاصه به كفار مى‏فرمايد كه: نبايد رسول ما را از تبليغ آيات جلوگيرى كنند، و او را از ماموريت خود منصرف نماييد.

و وجه اين تعبير اين است كه: انصراف آن جناب مسبب از سد و جلوگيرى آنان است، و اين تعبير نظير نهيى است كه به آدم و همسرش كرده، مى‏فرمايد:" فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ- بايد كه شيطان شما را با وسوسه خود از بهشت بيرون نكند" يعنى شما با وسوسه شيطان از بهشت بيرون نشويد.

و ظاهرا اين آيه شريفه و آيه بعدش در مقام شرح است براى جمله" فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِينَ"، و فايده اين شرح تاكيد نهى است از طريق شمردن موارد آن يكى پس از ديگرى، لذا اول او را نهى كرد از انصراف و روگردانى از قرآنى كه بر او نازل شده، به خاطر اينكه مشركين مى‏گويند اين قرآن شعر است يا كهانت است، يا اساطير و خرافات قديمى است كه برايش نوشته‏اند، بار دوم او را امر مى‏كند به اينكه مردم را به سوى پروردگار خود بخواند، بار سوم نهى مى‏كند از اينكه از مشركين شود، و آن گاه اين نهى را تفسير مى‏كند به اينكه با خدا، خدايى ديگر بخواند.

و اگر صفت ربوبيت را تكرار كرد، و نيز آن را به خود آن جناب نسبت داد، و مكرر فرمود:" ربك"، همه براى اين است كه بفهماند آن جناب را به رحمت و نعمت خود اختصاص داده، و تنها اوست كه خدا را بندگى مى‏كند و مشركين با او خدا را عبادت نمى‏كنند.

" وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ" در سابق گفتيم كه اين جمله به منزله تفسيرى است براى آيه" وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ‏

/ 593