ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 188بعثت نوح بوده، و عاد و ثمود اقوامى بودهاند كه بعد از نوح مىزيستهاند، پس معلوم مىشود مستبصر بودن آنان قبل از فريب شيطان، اين بوده كه پيرو دين توحيد، يعنى دين فطرت بودهاند، و تنها خدا را مىپرستيدند." وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ، فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقِينَ" كلمه" سابقين" استعاره به كنايه است از غلبه، يعنى قارون و فرعون و هامان كه مورد دعوت موسى قرار داشتند، و در برابر دعوتش استكبار كردند با اين عكس العمل خود بر او غالب نيامدند و بقيه الفاظ آيه روشن است." فَكُلًّا أَخَذْنا بِذَنْبِهِ ..."يعنى هر يك از امتهاى نامبرده را به جرم گناهى كه داشتند گرفتيم، اين اجمال قضيه است، آن وقت شروع مىكند به تفصيل آن، و مىفرمايد:" فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً"، بعضىها را حاصبى بر او فرستاديم، و حاصب به معناى سنگ است، بعضى «1» هم گفتهاند: به معناى بادى است كه سنگريزه ببارد، و بنا به معناى اول جمله مورد بحث با قوم لوط منطبق مىشود، و بنا بر معناى دوم با قوم عاد." وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ"- بعضى از آنها را صيحه گرفت، و اين قوم ثمود، و قوم شعيب است" وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ" و بعضى از آنها را در زمين فرو برديم، و اين اشاره به داستان قارون است،" وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا" بعضىها كسانى بودند كه غرقشان كرديم و اين هم قوم نوح را شامل است و هم قوم فرعون و هامان را.خداى سبحان بعد از تفصيل آن اجمال، به همه داستانهايى كه تا اينجا بيان كرده بود برگشته، عاقبت امتهاى نامبرده را با بيانى عام شرح مىدهد، و مىفرمايد آنچه اين اقوام را گرفتار ببلايى كرد كه بدان مبتلا شدند، تنها ظلم خود آنها بود، نه ظلم خدا،" وَ ما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ- خدا هرگز به آنان ظلم نكرد، و ليكن اين خودشان بودند كه به خود ظلم مىكردند" يعنى خدا آن بلاها را به عنوان مجازات بر آنان نازل كرد، چون دنيا دار فتنه و امتحان است، و اين سنتى است الهى كه به هيچ وجه از آن چشمپوشى نمىشود، پس هر كس هدايت بيابد براى خود يافته، و هر كس گمراه شود آن نيز عليه خود او است.