ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 208" بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ، وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظَّالِمُونَ" اين آيه اعراض از مطلبى تقديرى است كه از آيه قبل استفاده مىشد، چون بعد از آنكه تلاوت و نوشتن را با هم از رسول خدا (ص) نفى كرد، و فرمود تو نه مىخواندى، و نه مىنوشتى، چنين استفاده مىشد كه قرآن كتابى نيست كه جمعآورى شده و با خطوطى نوشته شده باشد، لذا اين سؤال پيش مىآمد كه پس قرآن چيست؟ از اين سؤال تقديرى و فرضى با كلمه اعراض (بل) پاسخ داده و فرموده:" بل هو- بلكه او- قرآن- آياتى است روشن، در سينههاى كسانى كه بهرهاى از علم داده شدهاند".و در جمله" وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظَّالِمُونَ"، مراد از ظلم، بقرينه مقام، ظلم به آيات خدا و تكذيب آنها، و استكبار از پذيرفتن آنها، از روى عناد و تعنت است." وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ، قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ، وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ" بعد از آنكه نام كتاب را برد، و رسول خدا (ص) را دستور داد تا آن را بر مردم بخواند، و به سوى خدا دعوت كند، و نيز بعد از آنكه خاطرنشان ساخت كه بعضى از ايشان به آن ايمان مىآورند، و بعضى كه كافر و ظالمند ايمان نمىآورند، اينك در اين آيه و دو آيه بعد اشاره مىكند به اينكه دسته دوم اعتنايى به قرآن ندارند، با اينكه قرآن آيت و معجزه نبوت است، و از آن جناب معجزهاى دلخواه خود مىخواهند، و به پاسخ از آن مىپردازد.پس جمله" وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ"، همان پيشنهاد ايشان است كه چرا غير از قرآن معجزات ديگرى به او نازل نشد؟ و اين در حقيقت طعنه و تعريضى است كه به قرآن كريم زدهاند، مىخواستهاند بگويند: قرآن معجزه نيست، و پيش خود خيال كردهاند كه يك فرد وقتى مىتواند پيامبر خدا باشد كه نيرويى الهى و غيبى داشته باشد، و با آن بر هر كارى كه بخواهد قادر باشد.و اگر گفتند" لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ- چرا بر او نازل نشد"، و نگفتند" لو لا ياتينا بآيات- چرا براى ما معجزاتى نمىآورد؟" خواستند نوعى استهزاء كرده باشند، هم چنان كه در آيه" يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ" «1» به اين